یک نمایشنامهنویس قدیمی برادوی در طمع شهرت دوباره، برنامه قتل نویسنده جوانی را میریزد تا اثر درخشان او را به نام خود روی صحنه ببرد.
این نمایشنامه در سال 1978 جایزه بهترین نمایشنامه ادگار آلنپو را نصیب آیرا لوین کرد. پیش از آن لوین جایزه بهترین رمان آلنپو را هم دریافت کرده بود.
مایرا: ما میافتیم زندون!
سیدنی: یه جوون که دلش میخواسته نویسنده باشه شغل خونهپاییشو ول کرده رفته. پلیس کَکِش هم نمیگزه.
مایرا: لباساشو با ماشین تحریرشم جا گذاشته رفته؟
سیدنی: برا چی نذاره؟ کی از کار جوونای امروزی سر درمیآره؟ مخصوصاً اونایی که میخوان نویسنده بشن…
مایرا: باهاش میخوای چیکار کنی؟
سیدنی: دفنش میکنم. پشت گاراژ. نه، توی باغچه سبزیجات؛ بیلزدنش راحتتره… یه چیزی بخور…
امیررضا فرامرز قراملکی –
شکار مرگ داستان تلاش و رقابت دو مرد هست که یکی در سال های جوانی خودش هست و اونیکی میان سال هست. اونا برای موفقیت در نویسندگی به شکلی جذاب، دقیق، و گاهی طنزآمیز به تصویر کشیده میشود.