کتاب بی نهایت بلند و به غایت نزدیک، رمانی نوشته ی جاناتان سفران فوئر است که اولین بار در سال 2005 وارد بازار نشر شد.
اسکار شِل، پسری نه ساله است که علایق و توانایی های زیادی دارد: اختراع، حشره شناسی، نامه نگاری، صلح طلبی، مطالعه ی تاریخ طبیعی، نوازندگی، کارآگاهی، گیاهخواری و جمع کردن انواع مختلف پروانه. زمانی که پدر اسکار در حادثه ی تروریستی یازده سپتامبر کشته می شود، او تصمیم می گیرد معمای کلیدی را حل کند که در کمد پدرش پیدا کرده است و متعلق به اوست. این جست و جو، اسکار را به زندگی افرادی غریبه، جاهای مختلف نیویورک، تاریخ و البته سفری وارد می کند که مقصدش ممکن است یافتن آرامش روحی باشد.
اما این کلید کدام یک از 162 میلیون قفل شهر نیویورک را باز می کند؟ این سوال اسکار کاشف، نامه نگار و کارآگاه آماتور را بر آن می دارد که هر پنج محله ی نیویورک را زیر پا بگذارد و وارد زندگی دوستان، اقوام و آدم هایی کاملا غریبه شود. در این راه، غم و غصه های زیادی روی شانه های اسکار سنگینی می کند. تحت تاثیر این غم و غصه ها حتی جراحت هایی به خودش وارد می کند و با هر کشفی یک قدم به قلب ماجرای پر رمز و رازی نزدیک می شود که به پنجاه سال پیش و تاریخچه ی خانوادگی شان را باز می گردد. اما آیا این سفر او را از پدر درگذشته اش دورتر می کند یا او را به پدرش نزدیک تر؟
کتاب بی نهایت بلند و به غایت نزدیک، اثری فوق العاده هیجان انگیز است که بی شک مخاطبین را به وجد خواهد آورد.
بی نهایت بلند و به غایت نزدیک
Earn 12 Reward Points140,000 تومان قیمت اصلی 140,000 تومان بود.119,000 تومانقیمت فعلی 119,000 تومان است.
وزن | 380 گرم |
---|---|
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
نوبت چاپ | ششم |
سال انتشار | 1396 |
تعداد صفحه | 415 |
جلد کتاب | شومیز |
زبان کتاب | فارسی |
شابک | 9786002298553 |
ناموجود
1 دیدگاه برای بی نهایت بلند و به غایت نزدیک
پاکسازی فیلتربرای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود / عضویت
ماجرا خیلی عجیب میشد، فقط اینکه جایی تو بیمارستانها که بچهها توش متولد میشوند صدای لوسترهای کریستال را توی خانههای قایقی میداد؛ چون بچهها هنوز وقت نکرده بودند تپش قلبشان را باهم یکی کنند. و توی خط پایان ماراتن نیویورک، شهر صدای جنگ میداد.
و در ضمن، خیلی وقتها هست که آدمها نیاز دارند سریع فرار کنند، اما آدمها از خودشان بال ندارند، یا هنوز ندارند. به این ترتیب، نظرتان دربارهٔ پیراهنِ دانِ پرنده چیست؟
میکروفُنهای کوچک چی؟ چی میشد اگر هر کسی یکی از این میکروفُنها را قورت میداد، و این میکروفُنها هم صدای قلبمان را از بلندگوهای کوچکی پخش میکردند که میتوانستیم توی جیبهای لباسِ سرهمیمان بگذاریم؟ آن وقت شبها توی خیابان که اسکیتسواری میکردی، صدای تپش قلب همه را میتوانستی بشنوی و دیگران هم میتوانستند صدای قلب تو را بشنوند، یکجورهایی شبیه ردیابهای صوتی. چیز عجیبی که بهاش فکر میکنم این است که اگر قلب همهٔ آدمها درست سر یک وقت شروع میکرد به تپیدن چی میشد، مثل زنهایی که باهم زندگی میکنند و همه باهم یک وقت پریود میشوند، البته اینجور که من دربارهاش میدانم و البته اصلاً دلم نمیخواهد بدانم.
کتری چی؟ چی میشد اگر لولهاش که بازوبسته میشد، بخاری که ازش بیرون میزد تبدیل به دهانی میشد و میتوانست با سوتْ ملودیهای قشنگ بزند، شکسپیر بخواند یا اینکه اصلاً باهم بزنیم زیر خنده؟ میتوانستم کتریای اختراع کنم که با صدای بابا برایم کتاب بخواند، آن وقت میتوانستم بخوابم، شاید هم چندتا کتری بخشِ کُر زیردریایی زرد را که یکی از آهنگهای بیتلهاست و من دوست دارم باهم بخوانند؛ چون حشرهشناسی یکی از raisons d’être من است و این از آن اصطلاحهای فرانسوی است که بلدم.
علی –
نثر بسیار خوبی داره.کسانی که عزیزی از دست دادن شخصیت های کتاب رو درک میکنن