«استیو جابز غلط کرد با تو» تلاشی است برای ثبت تجربه شخصی از محیط کار در شرکتهای فناور ایرانی. بیشتر روایتهایی را که از کسبوکارهای نو خواندهایم، مدیران و بنیانگذارانی نوشتهاند که با ثبت روایت پیروزی یا شکستشان هم در پی برندسازیاند. اما از هزاران نفری که در مشاغل میانی و ردههای پایینتر کار میکنند معمولا روایت مستند و خاطرهای در دست نیست. «استیو جابز غلط کرد با تو» از این نظر ارزشمند است که بازتولید همان ادبیات موفقیت مرسوم به حساب نمیاید؛ روایتی است نقادانه با طنزی گزنده از زندگی روزمره در کسبوکارهای نوپا.
روایتی جسورانه و پیشگامانه است برای نوشتن از شکست و نقاط ضعف ولی نه برای جلب توجه مخاطب به موفقیتهای بعدی همان برندِ قبلاً شکستخورده. مؤلف کتاب به وضعیت نمایشی، خودنمایانه و جعلی بعضی از استارتآپهایی که با آنها سروکار داشته نگاهی انتقادی دارد. نقد گلایهآمیزش از نحوهی برخورد مدیران با کپیرایترها و آفرینندگان و فراهمکنندگان محتوا که بخش مهمی از بدنهی اکوسیستماند، باعث شده این کتاب طعم طنز تلخ و گزندهای داشته باشد و گاهی به هجو پهلو بزند. نشر اطراف با تصویرسازیهای خلاق مصطفی اصانلوی، همین لحن طنز گزنده را تقویت کرده تا حاصل همراهی متن و تصویر، به محصولی جذابتر بینجامد.
علی –
نویسنده، انتهای کتاب اقرار میکنه که فهمیده برای این کار خلق نشده و رفته سراغ کار محبوبش، شاید کمی نگاه نقادانه کتاب رو بالا برده باشه ولی احتمالاً اونایی که تو این اکوسیستم ها فعالیت دارن و قصد تغییر شغل هم ندارن میتونن شهادت بدن چیزی به جز بیان واقعیتها توی کتاب نیومده.
hamid.mahdizade69 –
سلام
من خودم تو یه استارتآپی مشغولم و مشکلاتی دارم. بهنظرم خوندنش میتونه برام جالب باشه.