رمان سهشنبه درواقع ادامه کتاب یکشنه و دوشنبه آراز بارسقیان است. «آربی» جوان هنرمند راوی کتابهای قبلی، در کتاب سهشنبه، انگار از زندگیاش خسته شده و به دنبال فرار کردن یا تغییر وضع موجودش است. او تصمیم میگیرد به سفری نامعلوم برود، پس وسایلش را در کولهای میریزد و به صورت هیچهایک (مفتسواری)، به جنوب کشور میرود. او به تازگی از همسرش جدا شده و پس از این جدایی در کار هنریاش (کارگردانی تئاتر) موفقیت چندانی نداشته است. پذیرش این جدایی برای او سخت است. در طول این سفر، ما پنج سال گذشته این جوان و اتفاقاتی که برایش افتاده را مرور میکنیم.
این رمان ترکیبی است از تنهایی، جبر و تلاش برای رویارویی با واقعیت.
«وزن چیزهایی که آدم با خودش حمل میکند، عین وزنی است که هر سربازی توی سربازی و جنگ تجربهاش میکند. وزن چادر دونفره، کیسهخواب قدیمی پدر، پانچو و لباسهای ضروری، دوربین و دفتر یادداشت و کیف کمری، وزن مقوا و ماژیک شبرنگ و وایتبُرد. وزن دفترچهٔ کامل راههای کشور. حتی وزن فِلَشم که پر بود از تمام کارهایی که تمام زندگیام انجام داده بودم. وزن آن را باید چطوری حساب کرد؟ وزن تمام نوشتهها و… نه، وزن این یکی را نباید حساب کرد. حساب وزن بقیه آدم را یاد سربازی میاندازد.
نقد و بررسیها
پاکسازی فیلترهنوز بررسیای ثبت نشده است.