این کتاب ترجمه و تنقیح جلد 8 و 9 اسفار ملاصدرا می باشد که در موضوعات نفس انسان و حشر او به بیان نکات ارزشمندی پرداخته است. این کتاب قبلا تحت عنوان «معرفت النفس و الحشر» توسط انتشارات جنگل به چاپ رسیده است.
مقدمه ی مترجم :
1- با توجه به این که لازم است اسفار اربعه به عنوان مبانی فکری و عقیدتی جامعه ی اسلامی کتاب درسی شود لازم است در بعضی از موارد تنقیح گردد تا طلبه و دانشجو بتوانند با مطالب به صورت شسته و رفته روبه رو شوند و بدین لحاظ امیدواریم ترجمه و تنقیح جلد هشتم و نهم اسفاراربعه کمکی باشد به کسانی که مایل اند مباحث نفس و معاد را بدون حواشی دنبال کنند.
2- این سخن از مسلّمات است که شناخت حقیقت زندگی در گرو معرفت به حقیقت نفس است و تا کسی حقیقت خود را نشناسد نه به راحتی متوجه خالق خود می شود و نه به نحو ممکن ابدیت نفس خود را به صورتی شایسته خواهد شناخت. از این جهت معرفت نفس کلید معرفت حق و شناخت آخرت است و اصل دین نیز ایمان بالله و یوم الآخر می باشد و حقیقتاً تا نفس را نشناسیم، «مرگ» به عنوان یک مجهول و گاهی یک کابوسِ مبهم برایمان باقی می ماند.
3- تصور بنده آن است که اهمیت علم شریف «معرفت نفس» به خوبی در سخنان ائمه ی دین روشن است تا آن جایی که امام الموحدین علی می فرمایند: «عَجِبْتُ لِمَنْ یَنْشُدُ ضَالَّتَهُ وَ قَدْ أَضَلَّ نَفْسَهُ فَلَا یَطْلُبُهَا» در شگفتم از کسی که گمشده اش را می جوید درحالی که خود را گم کرده ولی در جستجوی آن نیست.
4- وقتی در راه معرفت نفس به درستی گام زنیم به مصداق «آفتاب آمد دلیل آفتاب» به خوبی به این باور دست می یابیم که «فَإِنَّ الْجَاهِلَ مَعْرِفَةَ نَفْسِهِ جَاهِلٌ بِکُلِّ شَیْءٍ» آن کسی که به نفس خود جاهل است به همه چیز جاهل است و متوجه می شویم تنها از دریچه ی معرفت نفس است که می توانیم جهان را به طور صحیح بنگریم به طوری که عارف و فیلسوف گرانقدر حضرت علامه طباطبائی«رحمة الله علیه» می فرمایند: «و بالجمله، این که معرفت نفس، برترین راه ها و نزدیک ترین راه به کمال است، چیزی است که هیچ تردیدی در آن نمی توان کرد» و هم او می فرمایند: «و راه دوم که سیر انفسی باشد – راه اول سیر آفاقی بود- عبارت است از رجوع و بازگشت به نفس و شناخت و معرفت خداوند از طریق آن. زیرا نفس از نظر وجودی، هیچ گونه استقلالی از خود ندارد و شناخت موجودی که کاملا وابسته و غیر مستقل است از شناخت موجود مستقلی که مقوِّم و نگهدارنده ی اوست، جدا نیست» و سپس در ادامه می فرماید: از طریق سیر آفاقی چون موجب علم حصولی می شود، معرفت حقیقی به دست نمی آید «پس حاصل آمد، که هیچ راهی غیر از راه معرفت نفس موجب پیدایش معرفت حقیقی نمی گردد. امّا راه معرفت نفس راهی نتیجه بخش بوده و موجب حصول معرفت حقیقی می شود. و آن راه این است که انسان، روی دل خویش را به سوی حق بگرداند و از هر مانعی خود را جدا سازد و دل بِبُرد و به خویش رجوع کند و به خود بپردازد تا آن که به مشاهده ی خویشتن خویش نائل آید، آن خویشتنی که حقیقتش عین نیاز به خداوند سبحان است و هرکه شأنش چنین باشد مشاهده ی آن، از مشاهده ی مقوِّم آن، جدا نخواهد بود».
نقد و بررسیها
پاکسازی فیلترهنوز بررسیای ثبت نشده است.