این مجموعه می کوشد با روایت تاریخ، تحلیل و بررسی وقایع، به کشف روابط میان پدیده ها و کلیات بپردازد و برای ساده ترشدن نیل به این هدف، از عکس، طرح و جدول های گوناگون مدد می جوید.
آسمان به زمین الصاق شد؛ از آغاز تا پایان قرون وسطی
«ما از دوران ابتدایی تا دبیرستان، با تمدنهای بشری سراسر جهان آشنا میشویم، اما تنها با حوادث و رخدادها. در کتابهای دوران تحصیل، تحلیل، بررسی و ریشهیابی حوادث جایی ندارند و درسآموزی از آنها سخت است. متاسفانه «تاریخ» برای جوانان نوشته نمیشود و بیشتر وقایعنگاری صورت میگیرد. در وقایعنگاری تنها اتفاقات تاریخی و مشخصات دقیق آنها مهم است. در این شیوه نمیتوان یک سیر مناسب و به هم پیوسته، که نتیجه خاصی داشته باشد، رسید. درحالی که علم تاریخ نشان میدهد چگونه وقایع مختلف تاریخی یکدیگر را توجیه میکنند وتحلیلهای پنهان در پس وقایع ظاهری را عیان میسازند.» نوشتار حاضر دربر دارنده چهار بخش با عنوانهایی چون «فرهنگهای مشرق زمینی»، «یونان»، «روم باستان»، «از مسیح تا مسیحیت» و «قرون وسطی به پایان میرسد» است. «تمدنهای مهم مشرق زمین»، «ویژگیهای مشترک تمدنهای مشرق زمین»، « فلسفه»، «جنگ با ایران»، «میلاد مسیح»، «اپیکوریها»، «راه و راهسازی»، «آغاز انحطاط»، «جمهوری رومی»، «از مسیحیت تا تمدن مسیحی»، «دین و کلیسا»، «جنگهای صلیبی»، «معماری و موسیقی» از موضوعات این کتاب بهشمار میروند.
این کتاب که نخستین جلد از این مجموعه می باشد، با هدف تبیین صحیحی از تاریخ تمدن بشری و برای استفاده اقشار گوناگون اجتماع به ویژه مسوولان، صاحب نظران، پژوهشگران و کارشناسان فعال در حوزه جوانان، تهیه و تدوین شده است.
تمدن های مهم مشرق زمین، ویژگی های مشترک تمدن های مشرق زمین، فلسفه، جنگ با ایران، میلاد مسیح، اپیکوری ها، راه و راه سازی، آغاز انحطاط، جمهوری رومی، از مسیحیت تا تمدن مسیحی، دین و کلیسا، جنگ های صلیبی، معماری و موسیقی از موضوعات این کتاب به شمار می رود.
از متن کتاب :
رومی ها مشرک بودند. خدایان متعددی را می پرستیدند و اداره امورشان را نه وحی، که عقل انسانی بر عهده داشت. تاریخ را همین طور تفسیر می کردند که هست و آغاز و پایانی برای آن قایل نبودند. مرگ را نیستی انسان می دانستند و این باورها را از یونانی ها به ارث برده بودند. امپراطوری روم در سراشیبی بود که مسیح ظهور کرد. رومی ها دین اش را نپذیرفتند چون تعالیم او رد تقابل جدی با جهان بینی آن ها بود. حدودا بعد لز 400 سال تبلیغ آرام آرام مسیحیت روم را تسخیر کرد و امپراطوری اش را ساقط. مهمترین تقابل مسیحیت با روم و یونان، اعتقاد به یگانگی خدا، آخرت و زندگی بعد از مرگ بود.
مسیح بنده خدا بود اما عده ای از پیروانش او را خدا نامیدند و عده ای پسر خدا و این آغاز انحراف در مسیحیت بود. اختلاف باعث قدرت گرفتن دورباره رومیان شد، مردم هم کم کم از تعلیمات مسیح دور شدند و دنیا مورد اهتمام جدی شان شد. دین مسیح که پلی بود بین زمین و آسمان، با تفسیرهای انسان محور راهی شد برای کسب منافع بیشتر، هم برای مردم و هم برای روحانیت کلیسا. یعنی آسمان و آسمانی ها هم زمینی شدند.
نقد و بررسیها
پاکسازی فیلترهنوز بررسیای ثبت نشده است.