معرفی و نقد کتاب

کتاب خاطرات سفیر،رویارویی فرهنگ ایران با فرانسه!

معرفی کتاب خاطرات سفیر

نیلوفر شادمهری، دانشجوی مقطع دکتری در فرانسه‌‌، پس از اتمام تحصیلات اش و بازگشت از فرانسه، به نوشتن تنها کتاب خود‌،تحت عنوان خاطرات سفیر پرداخت. کتابی که توسط انتشارات سوره مهر در سال 1396 منتشر شد‌.

نیلوفر شادمهری، در کتاب خاطرات سفیر، به بیان خاطرات غیر تحصیلی خود در هنگام تحصیل در فرانسه به عنوان یک زن مسلمان محجبه می پردازد. خاطراتی که در شهر پاریس اتفاق می افتند و در این اثر، به سادگی و شیوایی به مخاطب منتقل می شوند، خاطراتی که نشان می دهند خانم نویسنده، در فرانسه تنها دانشجو نبوده و برحسب اتفاقاتی که در آنجا رخ می دهد و شرایطی که به وجود میاید، او به سفیر و نماینده ای از فرهنگ ایرانی-اسلامی تبدیل می شود.

کتاب خاطرات سفیر، شامل سی خاطره است، خاطراتی که از ورود به فرانسه و تعجب اساتید فرانسوی از دست ندادن خانم نویسنده با آنها شروع می شود، با مدیریت و برگزاری دعای کمیل و دعای عهد در خوابگاه ادامه پیدا می کند، و در انتها،ماجرا به توضیح و تبلیغ فرهنگ ایرانی-اسلامی می انجامد.

به طور کلی کتاب، اثری است که می تواند خواننده را با خود همراه کند، اما در عین حال، مانند همه کتاب ها، دارای نقاط ضعفی نیز می باشد، البته این ضعف ها نمی توانند به معنای رد و نفی رویداد ها و روایت های خانم شادمهری باشند، به عنوان مثال، به نظر می رسد بعضی از اتفاقات و حوادث مطرح شده در کتاب، به خاطر جذابیت پیدا کردن برای خواننده و کشش داشتن داستان برای مخاطب، به شکل اغراق آمیز بیان شده اند و به آنها چاشنی داستانی هم اضافه شده است. به عنوان نمونه، پیروز شدن در همه مباحثات دینی و عقیدتی و کم آوردن سایر گروه ها در گفت و گو ها که به نظر می رسد  به دلیل طولانی نشدن کتاب و خسته نشدن مطالعه کنندگان، به شکل پراکنده و غیر کامل بیان شده اند‌، می تواند یکی از این نمونه ها باشد، درواقع این موضوع که در مباحثات دینی و عقیدتی با خانم شادمهری، همه شخصیت های دانشگاهی سنی، مسیحی، بی دین و ناخداباور و یا سایر ادیان و سایر فرقه ها، نمی توانند از باور و دین و مکتب و افکارشان دفاع کنند‌ و درنتیجه، مغلوب دفاع ها و استدلال های کامل و دقیق او می شوند، می تواند در ذهن بعضی از مطالعه کنندگان کتاب، اغراق آمیز و بزرگ نمایی به نظر برسد، همچنین دیدن یک یا چند ویژگی بد که در یک یا چند نفر از طرفداران یک باور، و یا در یک یا چند نفر فرانسوی وجود دارد، و نسبت دادن‌ آن یک یا چند ویژگی بد، به کل طرفداران یک باور و یا به کل یک ملت، می تواند در ذهن بعضی از خوانندگان خاطرات سفیر‌‌، غیر منطقی و جانبدارانه تلقی شود و چندان جالب به نظر نرسد.

 

در مجموع‌،مطالعه کتاب و دانستن خاطرات یک بانوی مسلمان محجبه ی شیعه در فرانسه، می تواند بسیار جالب باشد، خاطرات متنوعی که در خاطرات سفیر بیان می شوند، و تقابل فرهنگ اسلامی-ایرانی با فرهنگ فرانسوی که در قسمت های مختلف داستان به چشم می خورد، خاطرات را بسیار خواندنی می‌ کند، تعارض ها و تفاوت هایی که در عرصه های مختلف زندگی دانشجویی نیلوفر شادمهری در فرانسه و در کنار فرانسوی ها و مردم دیگر خود را در عرصه هایی مانند پوشش، خوراک، روابط دختر و پسر، نحوه برخورد با حیوانات، نماز، روزه و حتی ساعت خوابیدن و بیدار‌ شدن آشکار می سازد. لازم به ذکر است مطالعه این کتاب، به همه بانوان محجبه مسلمان که قصد تحصیل یا مهاجرت به خارج از کشور را دارند توصیه می شود، چراکه آنها را با چالش های ممکن پیشرو و راه حل های ممکن احتمالی آشنا می کند.

در پایان، مطالعه قسمت هایی از خاطرات سفیر، به تصمیم گیری درباره خواندن یا نخواندن کتاب کمک شایانی خواهد کرد:

 

«کم‌کم داشت حالم از اون شرایط به هم می‌خورد. بچه‌ها متوجه نمی‌شدن که من دارم سر کار می‌ذارمشون یا واقعا متن شعر همین‌ قدر سخیفه. خدا خدا می‌کردم که هر چه زودتر اثر فاخری که می‌شنیدیم بساطش جمع بشه. اما همیشه درست توی همین شرایط زمان کش می‌آد و واحد گذشت زمان از ثانیه به شبانه‌ روز تغییر پیدا می‌کنه. سیلون دست‌ به‌ سینه وایساده بود و داشت سعی می‌کرد عمق نداشتۀ شعر رو بفهمه! چند بار به سرم زد بهشون بگم: «ببینید بچه‌ها، این اصلا در سطحی نیست که اسمش رو شعر بذارم. طرف یه چیزی خونده رفته.» اما نمی‌شد. آبروریزی بود. بعد از اون‌ همه افاضات دربارۀ شعر و ادب پارسی و مردم ادیب کشورم جای همچین حرفی نبود. ویدد، که سمت چپ مغی نشسته بود و تا اون ‌موقع ساکت بود، گفت: «من فکر می‌کنم اصلا با معشوقش مؤدب حرف نمی‌زنه!» گفتم: «خب، البته بله، کلا شعرش جوری گفته شده که با آدم با فرهنگی طرف نباشیم!» مغی گفت: «خب، بعدش چی می‌شه؟! من که خودم اهل شعر و شاعری بودم، اونا هم که با احترام دو جفت گوش مفت در اختیارم گذاشته بودند! دیدم وقتشه که یکی از برگای برنده‌ی ایران رو روو کنم. گفتم: «البته ادبیات در ایران جایگاه خاصی داره. ما شُعرایی داریم که منحصر به فردن و جدا برای من سخته که مفاهیم شعراشون رو براتون به فرانسه بگم. چون خیلی فراتر از ظاهر شعر محتوا دارن....اواسط سخنوری شاعرانه ی من من سیلون هم به جمع سه نفره ی ما اضافه شد. سیلون با اینکه دانشجوی دکترای تاریخ بود،در حیطه ی ادبیات هم دستی بر آتش داشت. موضوع بحث ما که دستگیرش شد، شروع کرد به تعریف و تمجید از ادبیات ایران و با سربلندی توضیح می داد که شاعرایی مثل حافظ و فردوسی رو می شناسه و چی و چی و چی...از اینکه میدونست چی به چیه کلی کیف کردم.

پایم که رسید بع فرانسه، با اولین رفتار ها و سوال هایی که در مورد حجابم می شد و به خصوص درباره ی وضعیت و شرایط ایران،متوجه شدم آنجا کسی من را نمی بیند. آن که آنها می دیدند و با او سر صحبت را باز می کردند یک مسلمان ایرانی بود؛ نه نیلوفر شادمهری.... و من شدم «ایران»! من باید پاسخگوی همه‌ی نقاط قوت و ضعف ایران می‌بودم. انگار من مسئول همه‌ی شرایط و وقایع بودم. چاره‌ای نبود و البته از این ناچاری ناراضی هم نبودم. من ناخواسته واسطه‌ی انتقال بخشی از اطلاعات شده بودم و این فرصتی بود تا آن‌طور که باید و شاید وظیفه‌ام را انجام دهم. تصمیم گرفته شده بود! من سفیر ایران بودم و حافظ منافع کشورم و مردمش.از وقتی به خاطر دارم بحث کرده‌ام! نه این‌‌که خودم بحث راه بیندازم؛ که اگر هم من نمی‌خواستم بروم طرف بحث، بحث می‌آمد طرف من! و این‌چنین شد که نوعی زندگی مسالمت‌آمیز ین من و بحث کردن شکل گرفت و هنوز ادامه دارد. یاد گرفته‌ام و اعتقاد دارم «مذهب بدون موضع»، به غایت درست و مستقیم که برود، به ترکستان می‌رسد. نمی‌شود به مفاهیمی مانند حق و باطل باور داشته باشی و به پیرامون خودت بی‌اعتنا بمانی. صدالبته آن‌چه از انواع مسلمان‌ها دیدم نیز قلم در تأیید این جمله می‌‌زد»

author-avatar

درباره صابره خلیلی

صابره خلیلی/متولد 81/تهران/دانشجوی رشته علوم ارتباطات/دانشگاه تهران/نویسنده/منتقد/تحلیلگر/روزنامه نگار/کارشناس ارتباطات/محقق ارتباطات/دارای سابقه همکاری در نشریات دانشجویی و رسانه های دانشگاهی/ فعال‌ مستقل رسانه/نویسنده مجله اینترنتی کتابستان

10 دیدگاه در “کتاب خاطرات سفیر،رویارویی فرهنگ ایران با فرانسه!

  1. Mohammad گفت:

    وقتی میخوندم یاد وبلاگ میافتادم
    برای نوجوونا خوبه
    البته خوشحال میشدم نویسنده اطلاعات مذهبی داشت و میتونست در مباحثه ها خوب عمل کنه

  2. حمید درویشی شاهکلائی گفت:

    از معدود کتابهای خیلی خوب که قابلیت اینو داره به افراد در سنین مختلف پیشنهاد بشه.

  3. سمیرا گفت:

    مرسی که متن خود کتابم میزارید میتونه در انتخاب اون کمک کنه

  4. الهام گفت:

    من خوندم اما خوشم نیومد چون حرفهاش قابل پیش بینی بود

  5. زهره بیات گفت:

    من هم با مجله موافقم این کتاب رو باید با این توجه به اینکه میتونه بخشی اش داستان باشه خوند

  6. خلیل گفت:

    چندسال پیش خوندمش و بد نبود ولی یکم لوس بود

  7. سعید گفت:

    من عاشق کتابای خاطراتم

    1. الهام گفت:

      تبلیغ و گفتمان راجب این کتاب رو زیاد دیدم و شنیدم.
      بنظر کتاب خوبی میاد👌

  8. سیده محدثه طباطبایی گفت:

    کتاب خوبی است
    هرچند به نظر من جای کار داشت
    شروعی در عرش و پایانی در فرش خیلی زود تموم شد

  9. سید جعفر گفت:

    کتاب های سفر نامه ای جذابیت خاص خودش رو داره

دیدگاهتان را بنویسید