مفهوم «صبر» از مفاهیمی بود که مورد برداشتهای غلط قرار گرفته بود. معظّمٌلّه در ابتدای این بحث شجاعانه و البتّه با اشاره و کنایه، بیان میکنند که جامعهی امروز ما تحت سلطهی ستمگران است و فهم غلط از مفهوم صبر، باعث شده است با بیتحرّکی نسبت به ستمهای آنان، مجال بیشتری برای ظالمان فراهم آید.
«وقتی به ملّتی فقیر و عقبمانده که دستخوش هرگونه نابسامانی و پریشانی است یا به مردمی مظلوم که دچار هزاران ستم و نامردمیاند یا به جامعهای که با فساد اخلاق و فقر سجایای انسانی روبرو است و یا هر فرد یا جمعی که به صورتی در منجلاب بدبختیها و سیهروزیها غوطهور است، گفته شود صبر کنید، اوّلین نتیجهای که از این موعظه گرفته میشود آن است که شربت تلخ و مهلک شرایط رویاروی، برای آنان قابل تحمّل گشته؛ نه فقط در صدد دگرگون کردن وضع و تدارک نجات خویش برنمیآیند بلکه با یادآوری پاداش موهومی که بر این بیتفاوتی و خونسردی مقرّر شده است از وضع خود خرسند و خشنود نیز بوده، آن را فوزی عظیم میپندارند.
پیدا است که رواج چنین روحیّهای در چنان جامعهای تا چه اندازه به سود طبقات سودجو و ظالم و به زیان طبقات جورکش و مظلوم است».
ایشان چنین برداشتی از «صبر» را دقیقاً مخالف معارف قرآنی و روایی در این زمینه میدانند که براساس آن، «صبر، به اهرمی تبدیل می شود که سنگینترین موانع و بزرگترین مشکلات را با سهولت و توأم با نتیجهگیری صددرصد مثبت، برطرف می سازد و در یک جامعهی بدبخت، کلید همهی خوشبختیها و سپیدبختیها بهشمار میآید».
ازاینرو صبر _ بهمثابهی یکی از فضایل اخلاقی _ در نظر ایشان اینگونه تعریف میگردد: «مقاومت آدمی در راه تکامل، در برابر انگیزههای شرآفرین، فسادآفرین و انحطاطآفرین.» و این تعریف با بهرهگیری از مثال کوهنوردی که با هدف فتح قلّه، قدم در راه کمال میگذارد، شرح میشود.
از نکات جالب توجّه دیگر در این کتاب، تعریضهای صریح به شاه ستمگر و خونریز پهلوی در دوران خفقان دههی 50، و دعوت مخاطبان به بیان مفاسد آن دستگاه ظالم است:
«باید صبر کرد، یعنی از برق نگاه تند و خشمبار ستمگری که فساد و طغیانش ملّتی را به فساد و انحطاط کشانیده و قهر و اعتراض بر او را بر همهکس لازم ساخته، هراس به دل راه نداد و طشت رسوایی او را از بام بلند این وظیفهی انسانی به زیر افکند.»
معظّمٌلّه با شرح سه قسم صبر _ یعنی صبر بر انجام واجبات، و صبر در برابر انجام معصیت، و صبر هنگام مصیبت _ با استفاده از معارف دینی و شواهد تاریخی بر اهمّیّت بیشتر قسم دوّم تأکید میکنند.
ایشان قسم سوّم _ یعنی صبر هنگام مصیبت_ را به دو نوع تقسیم میکنند: صبر در برابر مصیبتهای اختیاری و غیر اختیاری. و اینگونه شرح میدهند که مصیبتهای اختیاری، مشکلاتی است که به سبب انتخاب شخص و قرار گرفتن در مسیر مبارزه و حرکت در راه انبیا پیش میآید.
در ادامه ایشان با تعریض به افراد عافیتطلب که به گوشهای خزیده و مبارزه را کنار گذاشتهاند، و با بیان روش تقویت این نوع از صبر در برابر مصیبت، این بخش را به پایان میبرند.
بخش پایانی کتاب نیز به آثار و فواید دنیوی صبر اختصاص دارد که با مثالهایی تاریخی، انگیزهی لازم برای تحمّل مشکلات و سختیها را در مخاطب تقویت میکند.
Mahdi –
فتأمل شدیدا،واقعا باید توجه کرد.
علی –
کتاب کم حجم است اما مطالب دقیق و مهمی را دربرگرفته که توصیه میشود حتی برای یکبار هم که شده مطالعه شود.
لیبل "خریدار محصول" hamid.mahdizade69 (خریدار محصول) –
سلام
خیلی مهمه.بهنظرم همه باید بخونیمش.
jh64 –
بعد از خواندن این کتاب نسبت به معنا و مفهوم «صبر» متحول خواهید شد.