این رمان داستان دو شخصیت متفاوت است که در موازات هم حرکت می کنند؛کافکا که پسری 15 ساله استو به علت یک پیشگویی عجیب از خانه فرار می کند و آقای ناکاتا پیر مرد آرام و مهرلان و عجیبی که به علت اتفاقی شگفت انگیز در بچه گی دچار نوعی عقب ماندگی ذهنی شده است. اما حاصل این حادثه به دست آوردن توانایی صحبت با گربه هاست!بخشی از داستان به کافکا و زندگی او می پردازد و بخش دیگر به آقای ناکاتا. رمان در عین دو پارگی دارای وحدت مضمون است و تمام حوادث حتی کوچکترین و جزئی ترین آن ها به هم مرتبط هستند. شاید چیزی که آثار موراکامی و به ویژه این رمان را جذاب می کند استفاده نویسنده از فرهنگ بومی ژاپنی است. با خواندن این رمان در عین لذت بردن از پیشرفت داستان با عقاید و رسومی آشنا می شوید که مختص مردم ژاپن است و در درون آن ها نهادینه شده است.
هاروکی موراکامی، زاده 1949 در کیوتو است. او به کارهای مختلفی پرداخته. از جمله مدت ها به کار فروش اغذیه مشغول بوده است. نوشتن را از سی و سه سالگی آغاز کرده و آثارش به بیشتر زبان های زنده دنیا ترجمه شده. موراکامی در ایران نیز بسیار مورد توجه بوده و ترجمه های مختلفی از آثارش منتشر شده است. “کافکا در ساحل” یکی از مهمترین آثار این نویسنده است و به باور بسیاری از نقادان، شاهکار او به حساب می آید. این ترجمه پیش از این توسط انتشارات کاروان منتشر شده است.
کافکا در ساحل
Earn 32 Reward Points375,000 تومان قیمت اصلی 375,000 تومان بود.318,750 تومانقیمت فعلی 318,750 تومان است.
وزن | 755 گرم |
---|---|
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
نوبت چاپ | دوازدهم |
سال انتشار | 1392 |
تعداد صفحه | 670 |
جلد کتاب | شومیز |
زبان کتاب | فارسی |
شابک | 9789643518325 |
ناموجود
4 دیدگاه برای کافکا در ساحل
پاکسازی فیلتربرای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود / عضویت
تا آن ذرات نرم شن نتوانند به درونم بوزند. توفان شن مدام نزدیکتر میشود. فشرده شدن هوا را روی پوستم حس میکنم. واقعاً دارد مرا میبلعد.
پسری به نام کلاغ یک دستش را با ملایمت روی شانهام میگذارد و با آن توفان ناپدید میشود.
«از حالا به بعد ـ علیرغم هرچیزی ـ تو جانسختترین پانزدهسالهی دنیا خواهی بود. فقط از این راه جان به در میبری. و برای انجام این کار، باید بفهمی جانسخت بودن یعنی چه. منظورم را میفهمی؟»
چشمهایم را بسته نگه میدارم و پاسخ نمیدهم. فقط میخواهم در این حال، با دستش بر شانهام، در خواب غرق شوم. جنبش خفیف بالها را میشنوم.
وقتی سعی دارم بخوابم، کلاغ زمزمه میکند: «تو جانسختترین ۱۵سالهی دنیا خواهی بود.» انگار دارد کلمات را بهصورت خالکوبی آبیرنگ عمیقی روی قلبم حک میکند.
گاهی سرنوشت مثل توفان شنی است که مدام تغییر جهت میدهد. تو تغییر جهت میدهی، اما توفان شن تعقیبت میکند. دوباره برمیگردی، اما توفان خودش را با تو مطابقت میدهد. بارها و بارها این حرکت را تکرار میکنی، مثل رقصی شوم با مرگ، درست قبل از سپیدهدم. چرا؟ چون این توفان چیزی نیست که از دوردست بیاید، چیزی که هیچ ارتباطی با تو نداشته باشد. این توفان تویی. چیزی درون توست. پس تنها کاری که از تو برمیآید تسلیم به آن است، بستن چشمهایت و گرفتن گوشهایت، تا شنها درون آنها نرود، و راه رفتن در میان آن، قدم به قدم. آنجا نه خورشید است، نه ماه، نه جهت، نه حس زمان. فقط شن سفید نرم چون استخوانهای آسیاشدهی چرخزنان برخاسته به آسمان. این آن نوع توفان شنی است که تو به تجسمش نیاز داری.
و این دقیقاً کاریست که میکنم. یک قیف سفید را مجسم میکنم که مثل طنابی سفید، عمودی بالا کشیده شده. چشمهایم محکم بسته است، دستهایم روی گوشهایم است،
علی –
هنر نویسنده در داستان پردازی و حفظ پیوستگی داستان با وجود جهشهای زیاد از یک داستان به داستان دیگه، قدرت غافلگیر کردن و حفظ جذابیت کاراکترها و اتفاقات داستان مسحور کننده است. حس خلا و پوچی که در رمان جریان داره خواننده رو وادار به واکاوی بیشتر و جست و جوی معنای اتفاقات تحریک میکنه و تا آخرین صفحه با اشتیاق به خوندن ادامه میدید و نمیتونید کتاب رو کنار بذارید.
نسرین –
تعریف این کتاب رو زیاد شنیدم ولی نخوندمش دنبال یک ترجمه خوب از این کتاب میگردم، کسی این ترجمه رو خونده؟ چطور بود؟
لیبل "خریدار محصول" الهه (خریدار محصول) –
خدایااااا کتاب و تموم کردم و کلی سوال بی پاسخ برام مونده. این چه کاری بود باهام کردی مرد؟؟؟ روند داستان جذاب بود و حتی ی لحظه کششو از دست نداد . یه رئال جادویی.خوندنشو ب علاقمندان این سبک پیشنهاد میکنم.
پیوستگی و مرموز بودنی ک تو متن هست تا آخر مخاطب و نگه میداره.تنها مشکل من با این کتاب روابط نامتعارف کافکا بود.
در نهایت تجربه زیبا و لذت بخشی بود خوندن این کتاب .
بهنام مؤمنی –
از بهترینهای موراکامی با همان دنیای فانتزی و سوررئال. هم این ترجمه و هم ترجمۀ غبرایی خوب هستند.