کتاب نوئمی (راز خانم لومباگو) داستان دختری پرحرف و دوست داشتنی که با وجود سن کمش یعنی هفت سال و نه ماه بهترین دوستش پیرزنی مهربان به نام خانم لومباگو است. خانمی که در خانه اش گنجی مخفی دارد و فکر آن گنج یک سره توی کله ی نوئمی است. دختر کوچولو آن طور که خودش تعریف می کند تلاش زیادی می کند تا سر از راز گنج پنهان درآورد و برای پیدا کردن آن هر راهی را امتحان می کند…
تکالیف درسی ام که تمام می شد، دفتر و کتاب هایم را روی میز آشپزخانه ول می کردم و دنبال کار دیگری می رفتم تا خانم لومباگو فرصتی داشته باشد تا درس هایم را مرور کند. او آدم خیلی مغروری بود و همین احساس او را جریحه دار می کرد که من زودتر از او یاد می گرفتم. آن وقت می رفتم با گربه بازی می کردم. قایم باشک بازی با گربه خیلی جالب بود! توی خانه همه جا دنبالش می گشتم و هم زمان دنبال مخفیگاه گنج هم می گشتم. اما این بازی ها بی فایده بود. هیچ رد و نشانی پیدا نکردم که مستقیم یا غیرمستقیم، شبیه حتی سایه گنج باشد.
نقد و بررسیها
پاکسازی فیلترهنوز بررسیای ثبت نشده است.