چهارراه آخرین نمایشنامهای است که بهرام بیضاییی در ایران و در سال 1388 نوشته است و برای نخستین بار در سال 1397 به کارگردانی خود بهرام بیضایی در دانشگاه استنفورد به نمایش درآمد. این نمایشنامه برخلاف فضا و ادبیات کهنی که بر چند اثر پیشین بیضایی حاکم بود، فضایی امروزی دارد و در آن به یکی از مهمترین و جدیترین مسائل انسانی پرداخته شده است. البته که هر اثر بیضایی مسئله و حرفی در دل خود دارد.
اما جذابترین نکته این نمایشنامه گویی پایداری به رسالت قلم بیضاییست. رسالت روایتگری داستانهای آدمهای مختلف در دل یک روایت که در همه آثار یا دست کم بیشتر آثار بیضایی شاهد چنین تودرتویی روایتها و داستانهای مختلف هستیم.
نهال فرّخی، که نامهای را به اشتباه به صندوق انداخته، سرِ چهارراه سارنگ سهش را میبیند که پس از سالها گویی از سفر دوری آمده و پِی محلهی گُمشدهی خود میگردد. پُرسش سالهای نهال فرّخی این بوده که او چرا بیخبر تَرکش کرده، و پرسش سالهای سارنگ سهِش این بوده که چرا کسی سراغش را نگرفته؟
علی –
چهار راه» نه تنها میزان سن بلکه شخصیت هایی چهارسو دارد که مخاطب نمایش به مرور زمان به یکی از شخصیت های مهم آن تبدیل می شود .