ماجراجویی بسیار جذاب علمی تخیلی یوگنی زامیاتین ، شاهکاری از شوخ طبعی و کمدی سیاه است که به دقت وحشت استالینیسم را پیش بینی می کند. رمان ما رمان کلاسیک پاد آرمان شهری است که به پایه و اساسی برای داستان های آلدوس هاکسلی ، جورج اورول و مارگارت اتوود و بسیاری دیگر تبدیل شده است. پیام امید و هشدار آن همانند ابتدای قرن بیستم در ابتدای قرن بیست و یکم نیز بسیار به موقع است.
در یک ایالت بزرگ به نام بنفکتر ، هیچ فردی وجود ندارد، تنها اعداد وجود دارند. زندگی یک روند مداوم با دقتی ریاضی وارانه است ، یک معادله ی کاملا متعادل. احساسات و غرایز بدوی مقهور شده اند. حتی طبیعت نیز شکست خورده ، و در پشت دیوار سبز تبعید شده است. اما یک مرز باقی مانده است: فضای بیرون. اکنون ، با ایجاد سفینه فضایی ای به نام انتگرال ، آن مرز – و هر گونه گونه بیگانه ای که در آنجا پیدا شود – در معرض یوغ سودمند عقل قرار خواهد گرفت.
یک شماره ، دی-503، معمار ارشد این سفینه، تصمیم می گیرد تا افکار خود را در روزهای آخر قبل از پرتاب به نفع جوامع کمتر پیشرفته ثبت کند. اما یک ملاقات اتفاقی با 1-330 زیبا منجر به کشف غیرمنتظره ای می شود که هر آنچه دی-503 درباره خودش و یک کشور باور دارد را زیر سوال برده و تهدید می کند. کشف – یا کشف مجدد – فضای درونی … و نیز کشف بیماری ای که قدیمی ها آن را روح می نامیدند.
ما
Earn 14 Reward Points162,000 تومان قیمت اصلی 162,000 تومان بود.137,700 تومانقیمت فعلی 137,700 تومان است.
وزن | 235 گرم |
---|---|
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
نوبت چاپ | ششم |
سال انتشار | 1401 |
تعداد صفحه | 419 |
جلد کتاب | شومیز |
زبان کتاب | فارسی |
شابک | 9786226863483 |
ناموجود
1 دیدگاه برای ما
پاکسازی فیلتربرای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود / عضویت
هار. باد از آن سوی دیوار سبز، از دشت های ناپیدای بکرو وحشی گرده زرد و عسل رنگ گل هایی ناشناخته را به همراه می آورد. لبها در اثر این گرده شیرین خشک می شوند؛ آدم هر دقیقه یک بار زبانش را روی لب هایش می کشد و تصور میکند احتمالأ لبهای همه زنان غریبه (و البته لب های مردان هم شیرین است. این تصورات تا حدودی در جریان تفکر منطقی اخلال ایجاد میکند.) اما آسمان آبی، عاری از حتی لکه ابری (چه بی ذوق بوده اند قدما که این توده های مضحک و درهم بخارکه | احمقانه درهم میلولند الهام بخش شاعرانشان بوده). من فقط چنین آسمان استریل و بی نقصی را دوست دارم – و مسلما با یقین میتوانم بگویم ما دوست داریم.
آنها من را یاد سرگذشت غمانگیز آن «سه معافشده» انداختند که ماجرایشان را در کشور ما هر کودکی میداند. ماجرای آنها داستان سه عددی است که بهطور آزمایشی برای یک ماه از کار معاف شدند. آنها مختار بودند هر کاری که میخواهند بکنند و به هرجا میخواهند بروند. بینواها نزدیک محل کار همیشگیشان پرسه میزدند و با حرص و ولع به داخل نگاه میکردند؛ در میدانها میایستادند و ساعتها همان حرکاتی را انجام میدادند که در ساعات مشخصی از روز بدنشان به آن عادت کرده بود: هوا را اره میکردند، بر هوا رنده میکشیدند و با چکشهای نامرئی بر سندانهای نامرئی میکوبیدند. در روز دهم سرانجام تاب نیاوردند، دستهای همدیگر را گرفتند، وارد آب شدند و همگام با طنین مارش بیشتر و بیشتر در اعماق فرومیرفتند تا اینکه آب به عذابشان پایان داد. (رمان ما – صفحه ۳۲۹)
بهنام مؤمنی –
روایتی جذاب از دنیایی پادآرمانشهری. داستانی گروتسک که دوران دیکتاتوری استالین را به سخره میگیرد.