عراقی ها همچنان منتظر تسلیم شدن ما بودند.ناگهان عبدالله نجفی دو نارنجک را،که تنها دارایی اش بود،از ضامن خارج کرد و با صدای الله اکبر از جایش بلند شد تا آن ها را به سمت تانک های عراقی پرتاب کند.اما گلوله های دشمن زودتر به عبدالله اصابت کردند.تعداد گلوله ها آن قدر زیاد بود که بلافاصله او را در جلوی چشمان متحیر ما نقش زمین کرد…
این کتاب، در جشنواره تولیدات مراکز استانی حوزه هنری که در مهر ماه سال جاری در اصفهان برگزار شد، در بخش کتابهای تدوینی دفاع مقدس عنوان برگزیده دوم جشنواره را کسب کرد.
علی –
کتاب گزیدهای است از ناگفتههای روزگار قفس و سالهای زندگی در زندانهای عراق که میتواند گوشهای از رشادت دلیرمردان ایران اسلامی را در دوران اسارت به نسل پس از جنگ ارزانی دارد.
ابراهیم –
هرچه قدردرخصوص آزادگان عزیزبدانیم وبخوانیم بازهم کم است