خاطرات از همان ابتدای زندانی شدن شرفی در سیاه چالی را روایت می کند که تنها با دو نردبان با دنیای بیرون ارتباط دارد. ربایندگان که هم از تکفیر ی ها هستند و هم از نیروهای خارجی حاضر در عراق، برای به دست آوردن اطلاعاتی در زمینه جیش المهدی و به گمان رابطه سفارت ایران با این گروه، شرفی را ربوده و زندانی کرده اند.
شرفی در 15 بهمن ماه سال 1385 حین انجام خدمت دیپلماتیک، در خیابان عرصات هندیه بغداد به دست عده ای تروریست ربوده می شود و در فروردین سال 1386 از سیاه چال آنها فرار می کند و موفق می شود خود را به سفارت ایران برساند. «سیاه چال مستر» حاصل گزارشی است که شرفی پس از فرار، برای وزارت امور خارجه نوشته است.
کتاب در گونه ادبیات بازداشتگاهی جای می گیرد که در آن به زندگی سخت اسارت یک اسیر و نحوه فرار او اشاره دارد.
محمد مهدی –
تجربه دست اولی هست!
زهرا –
متوسط رو به بالا
علی –
در این کتاب به زندگی سخت بازداشتگاهی یک اسیر و نقشه فرار وی پرداخته شده است. سنگ بنای اولیه کتاب «سیاه چال مستر» گزارشی رسمی است که آقای شرفی از این حادثه برای وزارت امور خارجه نوشته است