دخترى كه دراعماق دریاافتاد. اثراكسى اوه، یك بازگویى جذاب فمینیستى از افسانة كلاسیك
كره اى “داستان شیم چانگ”است.
طوفان های مرگبار نسل اندرنسل زادگاه مینا را ویران کرده اند. سیل كل روستاها رابا خود مى برد و
جنگ های خونینى بر سر منابع معدود باقیمانده به راه افتاده. مردم دهكده معتقدند ایزد دریاها که
زمانى محافظ شان بود. اكنون آن ها را محكوم به مرگ و ناامیدى كرده است. در تلاش براى راضى كردن
او، هر سال دوشیزة زیبایى به دریا انداخته میشود تابه عنوان عروس ایزد دریاها خدمت كند، با این
امید که روزی عروس واقعى انتخاب شود و به این درد و رنج پایان دهد.
بسیارى بر این باورند كه شیم چانگ، زیباترین دختر دهکده- و معشوق جون. برادر بزرگتر مینا-
مى تواند آن عروس واقعى افسانه اى باشد. اما شبى كه قرار است چانگ قربانی شود، چون به دنبال او
به دریا میرود، حتى بااینکه مى داند مداخله كردن مساوى است با مرگ. مینا برای نجات برادرش به
جاى چانگ داخل آب میپرد.
مینا سراز قلمروى ارواح در مى آورد. شهرى جادویى از خدایان دون پایهتر و جانوران افسانه ای. آنجا
دنیال ایزد دریاها مى گردد. ولى او رادر خوابی افسون شده مى یابد. مینا به کمک مرد جوان مرموزى به
نام شین و گروهى از دیوها، خدایان وارواح تلاش میکند ایزد دریاها را ییدار كند و یکبار براى همیشه
به طوفان های مرگبار پایان دهد.
ولى او وقت زیادى ندارد: انسان ها نمى توانند مدت زیادى در سرزمین ارواح زندگى کنند و کسانی
هستند که دست به هر کارى میزنند تا ایزد دریاها از خواب ییدار نشود…
دختری که در اعماق دریا افتاد
Earn 22 Reward Points260,000 تومان قیمت اصلی 260,000 تومان بود.221,000 تومانقیمت فعلی 221,000 تومان است.
وزن | 480 گرم |
---|---|
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
نوبت چاپ | هفتم |
سال انتشار | 1402 |
تعداد صفحه | 323 |
جلد کتاب | جلد سخت |
زبان کتاب | فارسی |
شابک | 9786229250709 |
ناموجود
2 دیدگاه برای دختری که در اعماق دریا افتاد
پاکسازی فیلتربرای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود / عضویت
فکر کنم سرانجام فهمیده ام عروس ایزد دریاها بودن چه مفهومی دارد. یک وظیفه شاق یا افتخار نیست، عروس ایزد دریا بودن این نیست که زیباترین زن روستا باشی، یا کسی باشی که طلسم را می شکند؛ یک زن برای اینکه عروس ایزد دریاها باشد، باید یک کار انجام دهد: دوستش داشته باشد.
درحالی که به دستم زل زده است، چینی بر پیشانی اش می نشیند. «چرا دستت رو بردی توی آتیش؟ می دونستی که برای مستجاب شدن اون آرزو دیگه دیر شده. فقط یه تیکه کاغذ بود.»
«می دونم، ولی…» مکث می کنم، سعی دارم چیزی را برایش توضیح دهم که خودم هم کامل درکش نکرده ام. «توی اون لحظه، دست روی دست گذاشتن بیشتر از فروکردن دستم توی آتیش عذاب آور بود.»
شین می گوید:«چطور ممکنه همچین اتفاقی بیفته؟» ولی مخاطب کلماتش بیشتر خودش هستند تا من.
دستپاچه از جا بلند می شوم و از روی تکه پوب های شکسته قفس پرنده می گذرم.«تو گفتی کلاغ زاغی روحمه… شاید وقتی می خواسته بهم برگرده، به روح تو گیر کرده.» تنها توضیحی است که به ذهنم می رسد.
عطیه –
اولش فکر نمیکردم انقدر از این کتاب خوشم بیاد ولی به معنای واقعی کلمه منو مجذوب خودش کرد و هرچقدر داستان جلوتر رفت بیشتر عاشقش شدم جوری بود که نمیتونستم کتاب رو بذارم زمین و همه جا باهام بود تا بالاخره تمومش کردم. داستان فضای فانتزی و دریایی داره به طوری که تصویری که براتون ایجاد میکنه کاملا آبی با لباس های زر دوزی شده و بلنده. شخصیت های داستان به خوبی بهشون پرداخته شده در واقع اون شخصیت هایی که نیازه شما درموردشون بیشتر بدونید رو براتون بیشتر توضیح داده. به طور کل کتابی بود که ازش لذت بردم و پیشنهادش میکنم.
مهدیه جیریایی –
بهترین کتابی بود که خوندم🤩