رمان تلخ و سیاه خانوادهی پاسکوآل دوآرته حکایت دهقانی ساده، به نام پاسکوآل دوآرته، است که در انتظار حکم مرگ خویش سر میکند. روایت کتاب در قالب خاطراتی به قلم دوآرته است. او در خاطراتش زندگی جنایتبار خود را روایت کرده و کوشیده با نوشتن آنها آرامش خود را بازیابد. این خاطرات درواقع کشتارنگاری روحی است آکنده از ترس و نفرت و تحقیر شده. دوآرته در کودکی نیز همینگونه بوده است. او تمایلی غریب به خودویرانگری دارد، شرایط هم در سوق دادن او به این سمت تأثیرگذار است و درنهایت راه را برای تبدیل شدن او به یک قاتل میگشاید. بوی نافذ مرگ در سرتاسر کتاب پراکنده است. نویسندهی کتاب، کامیلو خوسه سلا، برندهی جایزهی نوبل ادبیات 1989 است. او در درندهخوترین رمانش از انسانی حرف میزند که دیوانگیهایش حد و مرز نمیشناسد.
کامیلو خوسه سلا، داستان نویس توانای ادبیات اسپانیا در 11 می سال 1916 در ایالت گالیسیا واقع در اسپانیا به دنیا آمد و چندسال پیش در اثر عارضه قلبی در 17 ژوئیه سال 2002 در سن 85 سالگی، بدرود حیات گفت. وی تنها رمان نویس جمع کوچک پنج نفره از نویسندگان اسپانیایی زبان بود که در سال 1989 به خاطر آنچه آکادمی سلطنتی سوئد از آن به نگرشی ژرف و غنی که با دلسوزی مهارشده، دیدگاهی چالش طلبانه از آسیب پذیری انسان ارائه می دهد یاد کرد به دریافت جایزه نوبل ادبیات نایل آمد. سِلا در طول حیات پربار خود مجموعاً بیش از هفتاد اثر ادبی منتشر کرد که از میان آنها می توان به داستانها و مقالات متعدد، شعر، سفرنامه و یازده رمان بلند اشاره کرد. خالق سبک «رئالیسم سیاه» در داستان نویسی و نویسنده آثار منثوری که صراحت و لحن تلخ آنها به سختی با ادبیات غنایی نویسندگان پیش از او در تعارض است فرزند ارشد خانواده ای مرفه بود. مادرش انگلیسی و پدرش اسپانیایی و کتابخوانی دو آتشه و نویسنده ای تفننی بود. آنگونه که سلا از این دوران بی دغدغه می نویسد: «دوران کودکیم آنچنان در شادمانی گذشت که بزرگ شدن را برایم مشکل می کرد.» تحصیلات حقوقی سلا در دانشگاه مادرید با طغیان جنگ داخلی اسپانیا در سال 1936 دچار وقفه شد اما او حتی پس از جنگ نیز موفق به اتمام هیچیک از سه رشته تحصیلات دانشگاهی خود از جمله حقوق نشد. در طول دوران جنگ سلا به عنوان سرجوخه در جناح وابسته به فرانکو به خدمت مشغول شد اما پس از واقعه تلخ جنگ با نفی رژیم دیکتاتوری فرانکو اقدام به چاپ یک مجله ضدفاشیستی کرد که بعدها به تریبون آزاد مخالفان حکومت استبداد تغییر ماهیت داد .
“خوسه سلا” یک شخصیت جنجالی بود که از معروفترین آثار او از کندو و خانوادهی پاسکوآل دوآرته میتوان نام برد. هیأت داوران آکادمی نوبل، رمان خانوادهی پاسکوآل دوآرته را محبوبترین اثر داستانی اسپانیولیزبان پس از دون کیشوت ِ سروانتس نامیدند.
فرهاد غبرائی ، مترجم و نویسنده، در سال 1328 در لنگرود متولد شد. او در 1348 مدرک دیپلم طبیعی خود را از یکى از دبیرستانهاى کرمانشاه گرفت. سپس در شیراز به تحصیل زبان انگلیسى پرداخت و در سال 1352 از این رشته فارغالتحصیل شد. در بهار 1355 به فرانسه سفر کرد و در پاریس در زمینهی کارگردانى سینما به مطالعاتى پرداخت. تا سال 1358 در فرانسه بود و با گروههاى نمایشى همکارى داشت. سپس به ایران بازگشت و نخستین ترجمهى خود را در سال 1359 منتشر کرد. وى همچنین در زمینهی داستاننویسى فعالیت داشت و اولین داستانش را با نام «آب و خاک» در سال 1359 منتشر کرد. در آذر 1369 در نوشهر ساکن شد. در سال 1372 با دریافت بورسى از وزارت فرهنگ فرانسه در نشست بینالمللى مترجمان ادبى در آرل فرانسه شرکت جست. فرهاد غبرایى چندین داستان و فیلمنامه نیز نوشته است. از جمله ترجمههای برجستهی او میتوان کتابهای سفر به انتهای شب (سلین)، پاریس جشن بیکران (همینگوی)، خانوادهی پاسکوآل دو آرته(خوسه سلا) نام برد. فرهاد غبرایى در اردیبهشت 1373 در جادهى بین تنکابن و چالوس تصادف کرد و درگذشت.
بهنام مؤمنی (خریدار محصول) –
داستانی تکاندهنده که مخاطب را به وجد میآورد. چه ترجمۀ خوبی هم دارد. افسوس که کمتر از کامیلو خوسه سلا کتاب ترجمه شده است.