کتاب بهار نوشتهی عامر حمیو، داستان سه دانشجوی دختر جوان در رشتهی روانشناسی را به تصویر میکشد که هر یک از آنها نمایندۀ یکی از گروههای قومی و مذهبی عراق هستند، اما با اشغال دانشگاهشان توسط گروه تروریستی داعش اتفاقات تلخی رخ میدهد.
این رمان از دو جنبه دارای اهمیت است:
اول اطلاعات قابل توجه عامر حمیو از جامعهی ایزدی و آداب و رسوم و متنهای مقدس آنها میباشد که در بخشهای مختلف کتاب قابل لمس هستند. مراجعۀ نویسنده به کتابهای مقدس ایزدی و مطالعۀ چندین کتاب دربارۀ این دیانت، علاوه بر در اختیار داشتن صدها تصویر از آداب و رسوم و اماکن مذهبی آنها باعث شده است که او نه تنها اطلاعات بینقصی در دست داشته باشد، بلکه مکانهای مذهبی ایزدیها را چنان دقیق توصیف کند که گویی آنها را از نزدیک دیده است.
نکتۀ دوم تشریح کامل جنایات این گروه تروریستی و شرح دقیق خشونت آنها علیه قربانیان، به ویژه زنان زندانی است. عامر حمیو بدون جانبداری، رویدادها و رفتارها را آنچنان با دقت به تصویر میکشد که گویی در صحنه حاضر است. شاید این دقت بهدلیل بررسی گزارشات متعددی است که همان زمان دربارۀ اقدامات داعش در موصل منتشر شد. علاوه بر آن، نویسنده این امکان را داشته است که با تعداد زیادی از آوارگانی که از همان مناطق به شهر وی مهاجرت کردند، گفتگو کند.
عامر حمیو برخی صحنههای تجاوزهای جنسی عناصر گروه تروریستی به دختران ایزدی را با جزئیات خشونتآمیز نقل کرده است همچنین، او جز در یکی دو قسمت کتاب، نام داعش را نیاورده و تلاش کرده به جای آن از عبارتهایی همچون گروه و تشکیلات استفاده کند.
لیبل "خریدار محصول" اریحا (خریدار محصول) –
بد نبود رمانش کلیشه ایه من پیشنهادش نمیدم