آلاء همتی یک دختر معمولی است.
از آن دخترهایی که می خواهد هم مستقل بماند؛ هم از رویاهایش دست نکشد. او در تهران، خبرنگاری می کند و در کنارش درگیر تحصیل در مقطع ارشد سینما است.
سهند پایدار، استاد دانشگاه و جوان ترین تهیه کننده سینمای ایران است که خیلی از فیلم سازها، فیلم نامه نویس ها و بازیگران آرزو دارند در یکی از فیلم های سهند فیلم که مدیرش سهند پایدار است، حضور داشته باشند.
ماجرایی که آلاء همتی و سهند پایدار در «آنفولانزای نیویورکی» درگیرش هستند، تنها درگیری ساده ای میان یک دانشجوی لجباز و استاد سخت کوش نیست. داستان آن ها بوی خون می دهد؛ بوی جنون، خیانت، جاسوسی و عشق!
آنفولانزای نیویورکی یک رمان جاسوسی امنیتی است. قتل هایی سریالی رخ داده و امنیت جمهوری اسلامی زیر سوال رفته است. نیروهای امنتی در حال تلاش برای حل آن هستند و پای آلاء هم وسط می آید.
آیا آلاء در این میان نقشش را به درستی ایفا خواهد کرد یا سهند پایدار از همه چیز با خبر خواهد شد و آلاء جانش را بر سر این کار خواهد گذاشت؟!
لیبل "خریدار محصول" فاطمه (خریدار محصول) –
متنش روان بود و موقع خوندن منو خسته نکرد، و تا یه حدی دلم میخواست زودتر تموم بشه و بدونم اتفاقایی که افتاده باعث و بانیش کی بوده.
قسمت جنایی داستان بنظرم خوب بود.
ولی قسمت عاشقانه اش منو یاد رمان های عاشقانه ای انداخت که دوران نوجوانی میخوندم، و دقیقا همون روال همیشگی که نقش اول بدبخت و فقیر، بعدش یه فرد مایه دار عاشقش میشه، و طبق معمول یه جدایی تلخ و یه شروع عاشقانه دوباره 😶
در کل کتاب متوسط رو به بالایی بود. و امیدوارم نویسنده توی کتابهای بعدیش پیشرفت کنه💜
اندیشه –
ماجرای جنایی رمان خیلی حرفه ای بود. عاشقانه ش ملس و دوست داشتنی. آموزنده بود و قلم نویسنده خیلی گرم و بامزه
M.N –
آلا نمونه ی دختر مستقل ، شجاع ، قدرتمند ، دغدغه مند که ایران و اعتقادات و باورهاش براش اولویتن و حاضر نیست اونها رو زیر پا بزاره. خیلی شخصیت آلا رو دوست داشتم و زرنگی سهند پایدار هم برام جذاب بود. کتاب خوبی بود در کل هم قلم خوبی داشت هم داستان خوبی.
ی جایی از کتاب هم اومده بود :« عشق مثل دارو میمونه باید کم کم مصرفش کرد»
…. –
کمتر کتاب ایرانی خونده بودم که اصطلاحا جنایی باشه و خصوصا وارد فضای امنیتی شده باشه و آخرشو خوب تموم کنه. تقریبا مطمئن بودم و انتظار می کشیدم با یه پایان بد مواجه بشم اما پایان کتاب و جمع بندی داستان عالی بود! دست مریزاد به نویسنده. کشش داستان اونقدر زیاد بود که تا ساعت سه شب بیدار موندم برای تموم کردنش :))
البته موافقم که قسمت عاشقانه ش کمی شبیه رمانهای اینترنتی شده بود اما مجموعا ملیح بود.
خسته نباشید و به امید خوندن کتاب های بیشتر و قویتر از شما.
اطلاعات سیاسی خیلی جالبی داشت برام. ممنون که روشنگری کردین.