معرفی کتاب
داستان در مورد نوجوانی سیزده ساله به نام شکور است که جوجه قرقی ای را از لانه اش میآورد تا بزرگ کند و در این راه کارش به دعواهایی با جمشید پسر خان میکشد. این قرقی که مونس نام دارد بارها از سوی جمشید مورد اذیت و آزار قرار میگیرد تا در آخرین بار شکور و مادرش شبانه او را به همان جایی برمیگردانند که به دنیا آمده است.
«آشیانه در مه» یک داستان بلند روستایی است که پیام اصلی نویسنده در آن عشق و علاقه به نیکی و خیر در برابر تنفر از ظلم، ستم و شر است. آشیانه در مه که رمانی ویژه نوجوانان است بیشتر طبیعت محور است و نگاه و تاکید ویژه ای بر طبیعت دارد. کتاب داستان پرنده ای وحشی است که در اثر محبت و توجهاتی که یک نوجوان به این پرنده ابراز می دارد با این نوجوان انس و الفت می گیرد و همیشه و همه جا همراه اوست تا این که در اثر حادثه ناگواری پرنده می میرد. در این کتاب شاهد ارتباط عاطفی بین انسان و حیوان هستیم.
داستان اینگونه آغاز می شود که از رودخانه، تا خانه شکور راه زیادی نبود. این راه کوتاه و باریک از میان چمنزارها و درختهای بید و سپیدار می گذشت و با چند پیچ نرم و ملایم به اولین کوچه ده وصل می شد. شکور وقتی فکر می کرد می دید که همیشه این راه را دوست داشته است مخصوصا در تیرماه که هنوز چمنها چیده نشده اند و راه در میان علفهای بلند و گلهای وحشی گم می شود آن وقت او با لذت بیشتری در آن گام برمی داشته است. «ناگهان گلوله ای شلیک شد»، «در یک شب مهتاب»، «تو مونس من می شوی؟»، «او از خانه ما نمی رود»،«پرواز شبانه»، «صبر کن خورشید،صبر کن»، «زخم هایت را می بندم»، «لحظه های فراموشی»، «مرد باش و دروغ نگو»،«سایه عنکبوت» «تو این همه محبت از کجا آورده ای؟» و «خدا بزرگ است مونسم» نام بخش های مختلف این رمان است. از این نویسنده تا کنون رمانهایی چون “سیاه چمن”، “آشیانه در مه” و “کوچک جنگلی” منتشر شده است.
نقد و بررسیها
پاکسازی فیلترهنوز بررسیای ثبت نشده است.