این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید


یادداشتهای شیطان
یادداشتهای شیطان
370,000 تومان
| نویسنده | |
|---|---|
| مترجم | |
| موضوع | , |
| ناشر | |
| قطع کتاب | |
| نوبت چاپ |
سیزدهم |
| سال انتشار |
1400 |
| تعداد صفحه |
282 |
| جلد کتاب |
جلد سخت (گالینگور) |
| زبان کتاب |
فارسی |
برای ثبت درخواست تامین، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
370,000 تومان
در انبار موجود نمی باشد
این کتاب در حال حاضر موجود نیست، اما می توانیم آن را با درخواست شما تامین کنیم و از طریق پیامک با خبرت کنیم!
از طریق دکمه زیر درخواست تامین فوری رو به همراه ثبت تلفن همراه انجام بده.
مشاهده QR CODE

با خرید این محصول 37 سکه معادل 7,400 تومان در باشگاه مشتریان دریافت کنید!
ارسال رایگان پستی برای سفارش های بالای 1,000,000 تومان
امکان ارسال سفارش به صورت کادوپیچ
کادوپیچ
برای اینکه سفارش رو کادوپیچ براتون ارسال کنید، باید بعد از اضافه کردن کتاب ها به سبد خرید ، وارد سبد خرید بشید و دکمه "کتاب رو براتون کادو کنیم؟" رو بزنید.
حتی میتونید در ادامه آدرس کسی رو که مایلید براش سفارش کادوپیچ شده ارسال بشه رو وارد کنید ;)
این رمان، آخرین کار آندری یف و بازتاب دریافت او از ابر انسان نیچه است. رمان نشان می دهد فکری که با آتش انسانیت گرم و تطهیر نشده باشد، به قدرتی ویرانگر تبدیل می شود. (یادداشت های شیطان) اعتراض شدیدی است بر علیه بنیان و ارزش های جامعه بورژوا که در قالب و ذاتش نیروی خصمانه بشری نهفته است.
| وزن | 320 گرم |
|---|---|
| ابعاد | 12 × 20 × 1 سانتیمتر |
| نویسنده | |
| مترجم | |
| موضوع | , |
| ناشر | |
| قطع کتاب | |
| نوبت چاپ |
سیزدهم |
| سال انتشار |
1400 |
| تعداد صفحه |
282 |
| جلد کتاب |
جلد سخت (گالینگور) |
| زبان کتاب |
فارسی |
برای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.
- 44830
بریده هایی از کتاب یادداشتهای شیطان
اگر کتاب "یادداشتهای شیطان " را مطالعه کرده اید، بریده هایی از متن آن را با دیگران به اشتراک بگذارید!
متن ارسال بعد از بررسی تایید و منتشر خواهد شد.
برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
-
خانم
یک لحظه از انسان شدنم هست که آن را هرگز نمیتوانم بدون وحشت به خاطر بیاورم؛ زمانی که برای اولین بار صدای تپش قلبم را شنیدم. این صدای دقیق، بلند و منظم، که توامان نوید مرگ و زندگی را میدهد، با ترس و تشویشی غریب به شگفتم میآورد. آنها همهجا ساعت نصب کردهاند، اما چهطور میتوانند چنین ساعتی با ثانیهشماری سریع که تمام ثانیههای زندگی را همراهی میکند، توی سینهشان حمل کنند؟
-
خانم
عشق وهم میآورد و دلسوزی توان را کم میکند و از بین میبرد.
-
خانم
بههیات انسان درآمدنم دیگر دارد نگرانم میکند. هرساعت که میگذرد، همه آن چیزهایی که پشت حصار انسانیت گذاشتهام، بیشتر فراموشم میشود. با هر دقیقه سوی چشمم کمتر میشود. انگار این دیوار و حصار انسانیت، نفوذناپذیر است و پشت آن سایههایی ضعیف در جنبشاند و من دیگر نمیتوانم خطوطشان را تشخیص دهم. هر ثانیه که میگذرد، صدایم را خفه میکند
-
خانم
برای گرگ، گرگ بودن خوب است، برای خرگوش، خرگوش بودن و برای کرم هم کردم بودن؛ چرا که روج آنها تار و حقیر است و ارادهشان تسلیم. اما تو، ای انسان، خدا و شیطان را همزمان در وجود خود جمع داری و این دو در چنین کالبد تنگ و تاریکی چه وحشتناک باهم در ستیزند
-
خانم
من نگاه تندی به چشمهای مگنوس انداختم و مدتی در افسون وحشتناک این نگاه خشک شدم. چهرهاش میخندید. این ماسک رنگپریده هنوز حالت خندهای شاد داشت، اما چشمانش تار و بیحرکت بود. در حالی که نگاهش متوجه من بود، جایی دورتر را نگاه میکرد و با حالت تار و تهی و جنونآمیزش وحشتناک مینمود. فقط یک جمجهه، جمجمعهای با آن حدقه تهیِ چشم است که میتواند چنین خشمگین بنماید

دیدگاهها
پاکسازی فیلترهیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.