

این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید


گره خورده ام به نام تو
گره خورده ام به نام تو
45,000 تومان قیمت اصلی: 45,000 تومان بود.38,250 تومانقیمت فعلی: 38,250 تومان.
نویسنده | |
---|---|
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
نوبت چاپ | یکم |
سال انتشار | 1400 |
1-10 | 11-20 | 21-50 | 51-100 | 101+ |
38,250 تومان | 36,000 تومان | 33,750 تومان | 31,500 تومان | 29,250 تومان |
برای ثبت درخواست تامین، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
45,000 تومان قیمت اصلی: 45,000 تومان بود.38,250 تومانقیمت فعلی: 38,250 تومان.
در انبار موجود نمی باشد
مشاهده QR CODE

با خرید این محصول 4 سکه معادل 765 تومان در باشگاه مشتریان دریافت کنید!
ارسال رایگان پستی برای سفارش های بالای 500,0000 تومان
امکان ارسال سفارش به صورت کادوپیچ
کادوپیچ
برای اینکه سفارش رو کادوپیچ براتون ارسال کنید، باید بعد از اضافه کردن کتاب ها به سبد خرید ، وارد سبد خرید بشید و دکمه "کتاب رو براتون کادو کنیم؟" رو بزنید.
حتی میتونید در ادامه آدرس کسی رو که مایلید براش سفارش کادوپیچ شده ارسال بشه رو وارد کنید ;)
این رمان، داستان زندگی دو دختر است با فاصلهای نودساله.
عامل پیوند ایندو، فقط وابستگیهای خونی نیست. یک قالیچه که گرههایش با اشک و عشق زده شدهاند نمایندهای است تا پیامی را در دل تاریخ جابهجا کند.
لابهلای کلمات داستان، شما هم فعالیتهای ضددینی رضاخان را میبینید، هم دستوپا زدن شخصیتها برای یافتن حقیقت را.
شما میتوانید این کتاب را یک داستان عاشقانه حساب کنید، یا تاریخی؛ شاید هم یک روایت مذهبی. این تفاوت برداشت چیزی را عوض نمیکند. آنچه ثابت است عشق دائمی بنیآدم به نماد عینی خوبیهاست، خوبی هایی از جنس امام مظلوم و عاشورا و محرم.
از متن کتاب :
وقتی مخفیانه کسی را دوست داری دردت دو برابر است. نه کسی می فهمد و نه می توانی به کسی بگویی. انگار که زخم عمیقی توی بدنت باشد و از شدت خون ریزی نزدیک مرگ باشی؛ ولی هیچ کس خبر نداشته باشد. تنها تویی که باید همه ی آن درد وحشتناک را تحمل کنی. اوایل، عشق من به سید مصطفی این طوری بود. همه چیز توی قلب خودم بود. او فرسنگ ها آن طرف تر سرش توی درس و بحث بود. من هم کنج خانه هر روز آینده ای قشنگ برای خودمان میکشیدم. من و او کنار هم با یک دوجین بچه.
توی خانه منتظر نشسته بودم تا کم کم شرایط جور شود و من هم عروس کسی بشوم که همیشه دوستش داشته ام. مطمئن بودم که بالاخره با پیش می گذارد. روزها را یکی یکی رد می کردم. مثل کتابی که داری می خوانی و صفحه هایش را تند ورق میزنی تا برسی به قسمت مورد علاقه ات. همه چیز خوب بود تا آن روز و آن اتفاق که روزهای طوفانی و ابری را همراه خودش آورد و روزهای آفتابی زندگی ام را برای همیشه برد. من نقش کمی در شروع این طوفان داشتم. مثل سفرهی آماده ای که جلویت پهن می کنند و تو فقط به عنوان یک مهمان می توانی در آن دست ببری.شنبه بود.
بعد از نماز صبح بدون آنکه قرآنم را بخوانم خوابیدم…
از پریروز که آن نامه را خوانده ام پریشانم و از دیشب تا حالا که با بابا حرف زده ام پریشان تر. این همان عمه ی مذکور است که قالی را بافته. نتوانستم از ماجرای آن با مامان حرف بزنم. نتوانستم منتظر بمانم تا بابا بیاید. باید سریع تر رمزگشایی می کردم. دیشب که زنگ زدم به بابا با اینکه خسته و کوفته بود ولی ازش پرسیدم.
نگفتم که همچین نامه ای پیدا کرده ام فقط خواستم بدانم سرنوشت عمه چه شده. بابا هم که از پیوند نامرئی که توی قلبم با آن عمه ی ندیده برقرار شده چیزی نمی دانست خیلی سریع و عادی بهم گفت: «آره. بزرگ ترین عمدی پدر خدا بیامرزم بوده. تو جوونی دق میکنه. انگار چند ساعت قبل از اینکه بنشینه سر سفره ی عقد. نمیدونم یه همچین چیزی مادرجون همه اش میگفت.» تمام بدنم از شنیدن این خبر به رعشه افتاده بود و بابا هم ندانسته خندید که: «حالا مامانت میدونه اون تابلو رو دیدی؟همه اش میگفت حق ندارم اون رو بیارم تو خونه. میترسه سرنوشت دختراش مثل اون شه . زنها عجب موجوداتی ان. فکر میکنه به فرش چه قدرتی داره؟»
نمی دانم مامان چه فکری می کند ولی من به قدرت این فرش یقین دارم. گوشی را که قطع کردم سریع رفتم سراغش. نمیتوانستم برای آن عمه ی ندیده گریه نکنم. نشستم پشت میز و گذاشتم اشکهایم پایین بریزند. شیوا پای تلویزیون بود. در را بستم و قفل کردم. وقتی این کار را می کنم او هم می فهمد که یعنی می خواهم مدتی تنها باشم.
نشستم پشت میز و زل زدم به تابلو. اشکهایم می ریخت. این تابلو را یک دختر عاشق بافته. نذری برای به معشوق رسیدنش. نذر سلامتی معشوقی که آرزوی دیگری داشته. آرزویی که الآن چه قدر برای من دم دستی است. آرزویی که هر هفته از مسیرش به علت حیاتم وصل می شوم.
باید پیدایش کنم. این آقاسیدمصطفی را باید پیدا کنم. بالاخره مگر چندتا سید، این طوری فعال و مبارز در زمان رضاشاه بوده که خانه شان توی چهارباغ باشد؟ باید پیدایش کنم و برای همین خیلی فکر کردم و رفتم سراغ تنها کسی که احتمال میدادم در این زمینه مطالعه ای داشته باشد. اهل تاریخ خواندن باشد و آدم های انقلابی را بشناسد. لابد همه ی این انقلابیها، امثال خودشان را در طول تاریخ می شناسند دیگر…
وزن | 210 گرم |
---|---|
ابعاد | 14 × 21 × 1 سانتیمتر |
نویسنده | |
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
نوبت چاپ | یکم |
سال انتشار | 1400 |
تعداد صفحه | 224 |
جلد کتاب | شومیز |
زبان کتاب | فارسی |
ویژگی |
2 دیدگاه برای گره خورده ام به نام تو
پاکسازی فیلتربرای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.
1-10 | 11-20 | 21-50 | 51-100 | 101+ |
38,250 تومان | 36,000 تومان | 33,750 تومان | 31,500 تومان | 29,250 تومان |
بریده هایی از این کتاب
متن ارسال بعد از بررسی تایید و منتشر خواهد شد.
برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
با ارسال بریده کتاب، سکه دریافت کنید!
hamid.mahdizade69 –
یکی از کتابای خوبِ خانوم استکی هست که خوندنش رو توصیه میکنم.
علی –
عشق به امام حسین (ع) و خوبیهایی از جنس عاشورا و محرم این روایت را شکل میدهند و به پیش میبرند. عامل پیوند میان دو دختر این دو داستان نیز قالیچهای است که با شوق و اشک بافته شده و این قالیچه نمایندهای است تا پیامی را در دل تاریخ جابه جا کند.
دیدگاه شما پس از تایید نمایش داده می شود
سلام وقت بخیر این کتاب موجود نمیشه؟