« چگونه کتاب بخوانیم» این که چگونه خواندن کتاب با سواد خواندن کتاب دو چیز متفاوت است به ظاهر روشن می آید، ولی ما بسیاری اوقات به این تفاوت به خوبی توجه نمی کنیم و آگاه نیستیم. عدم استقبال از کتاب و کتاب خوانی در عصر حاضر می تواند یکی از معلول های همین مطلب باشد که بسیاری از افراد نمی دانند باید چگونه کتاب بخوانند. « مارتیمر» و « چارلز لینکلن» جزء اولین کسانی بودند که توانستند به صورت امروزی و دقیق، با در نظر داشت علم و جامعۀ آماری عصر حاضر، به این سؤال مهم بپردازند که چگونه باید کتاب بخوانیم؟
این کتاب در اولین سال های انتشار یعنی حدود سال 1940.م با استقبال گسترده ای مواجه شد و بعد از آن توانست به فروش فوق العاده ای دست پیدا کند و بارها تجدید چاپ شود. مقدمه کتاب، علت استقبال از این موضوع نوشته را، علاقه عمومی به تحصیلات آکادمیک و تخصصی از یک طرف و تغییر رویکرد از خواندن قصه به خواندن مطالب واقعی ذکر کرده است.
بخش اول کتاب، به مقدار کمّی و ابعادی خواندن می پردازد و در آن خواندن فعال، اهداف خواندن، سطوح خواندن اعم از خواندن ابتدیی تا خواندن سطوح بالا و خواندن اجمالی با مباحثی چون سریع خوانی و خواندن سطحی و در نهایت روش خواندن فعال می پردازد.
بخش دوم کتاب که در واقع سومین سطح خواندن است را با رویکرد خواندن تحلیلی مورد بحث قرار می دهد. این بخش مباحثی چون طبقه بندی کتاب و اهمیت آن، فهم دقیق کتاب با طرح و نقشه، کشف منظور نویسنده، تعیین پیام نویسنده، نقد کتاب، داوری نسبت به دیدگاه نویسنده و… را پیگیر می شود. در پایان همین بخش به مطالب مفیدی نظیر روش های استفاده از فرهنگ لغت، دایره المعارف، کتاب های مرجع و … اشاره می شود.
بخش سوم کتاب روش خواندن کتاب ها بر اساس رویکردها و موضوعات را آموزش داده و در آن ما را از روش خواندن کتاب های کاربردی، تخیلی، داستان، نمایشنامه، شعر، تاریخ، علوم و ریاضیات، فلسفه و علوم اجتماعی آگاه می کند.
بخش پایانی کتاب نیز که به نوعی سطح چهارم خواندن است مخاطب را با خواندن تلفیقی و مراحل پنجگانۀ آن، اصول و زیربنای خواندن تلفیقی، تأثیر کتاب بر انسان و … آشنا می سازد.
علی –
میتوان گفت چگونه کتاب بخوانیم راهنمایی برای مطالعهی اثربخشتر است. نویسندگان (مورتیمر آدلر و چارلز وَن دُرِن) مخاطبِ خود را افرادِ بیعلاقه به کتاب و کتابخوانی در نظر نگرفتهاند.
بلکه خوانندهی خود را کسی فرض کردهاند که اهل کتاب و کتابخوانی است و هیچ مشکلی با خواندن و زیاد خواندن ندارد؛ اما میخواهد هنگام خواندن، توشهی بیشتر و بهتری برگیرد و دستاوردهای بیشتر و عمیقتری از مطالعهی کتاب، برایش حاصل شود.
عارفه –
من چندان ارتباط نگرفتم با کتاب. خیلی طول و تفسیر دارد مطالب عنوان شده خیلی جزییات پرداخته شده، بنظرم برای مخاطب اختصاصی تهیه شده.