این رمان، هجدهمین رمان از سلسله داستانهای مشهور «روگن – ماکار» به توصیف محافل سفتهبازان، سوداگران و بورسبازان پاریس میپردازد. آریستید ساکار، قهرمان کتاب و برادر روگن، وزیر قدرتمند، سوداگر بی وجدان و ورشکستهای است که برای بار دوم به تجارت روی میآورد. بانک انیورسال را تاسیس میکند تا از سراسر خاورمیانه بهرهکشی کند و برای توفیق در نقشههای بلندپروازانهاش از قربانی کردن نزدیکترین کسان خود نیز پروا ندارد. او بنده و کارگزار پول است، برای او زندگی و عشق و تمدن بشری فقط در پول خلاصه میشود.
این رمان قدرتمند که شرارتها و پلیدیهایی را برملا میسازد که پرستش بُتِ پول در جهانِ مدرن میتواند در پیداشته باشد، به طوری درخشان زندگی پر جلال و جبروت پاریس را در اواخر سدهی نوزدهم وصف میکند و شخصیتهایی را به صحنه میآورد که در رنگارنگی و غنا کم نظیراند.
امیل زولا (2 آوریل 1840- 29 سپتامبر 1902) نویسنده فرانسوی و از چهرههای اصلی در آزادی سیاسی فرانسه است. او از برجسته ترین نویسندگان ناتورالیست دنیاست.
در رمان پول با ساکار روبه رو می شویم که ورشکسته است و در پی تاسیس بانکی است که بعد انیورسال نام می گیرد و قرار است پشتوانه مالی برای استثمار گسترده ی خاورمیانه فراهم آورد. از این رو به سفته بازان سود های آنی و کلان وعده می دهد. محور اصلی نگاه زولا در این اثر نقش ویرانگر، هول آور و بیگانه کننده پول در روابط انسانی در سرمایه داری معاصر است…
پول و زندگی
Earn 21 Reward Points250,000 تومان قیمت اصلی 250,000 تومان بود.212,500 تومانقیمت فعلی 212,500 تومان است.
وزن | 680 گرم |
---|---|
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
نوبت چاپ | چهارم |
سال انتشار | 1376 |
تعداد صفحه | 624 |
جلد کتاب | جلد سخت |
زبان کتاب | فارسی |
شابک | 9789646174481 |
ناموجود
برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود / عضویت
آی آی، خيلی دلم میخواهد شاهد طلوع عدالت باشم!
هيچ کس نيست که کاملاً سزاوار سرزنش باشد، هيچ آدمی پيدا نمیشود که در عين تمام شرارتهايی که ممکن است از او سر زده باشد خوبیهای بسيار نيز نکرده باشد
وقتی کاری را آنآ نمیکنيد مطمئن باشيد که هرگز و ابدآ انجامش نمیدهيد.
کسانی را که آمادهاند تا با شجاعت دست به هر کاری بزنند، چيزی ندارند که از دست بدهند و همه چيز به دست میآورند
بهترين راه به هرحال اين است که آدم فکر خودش را دنبال کند، هرچه بادا باد!
پول گُهدانیای است که انسانهای فردا بر روی آن میشکفند و برمیآيند
زندگی فقط يک چيز احمقانه است ـ اين که بگذاريد گولتان بزنند.
و ساخته شده بود که زندگی بسازد نه اين که بر زخمهايی مرهم بگذارد که زندگی پديد آورده بود
خوبی را در همهجا میشد يافت حتی در بدترين کسان که هميشه نسبت به کسی خوباند، و هميشه در ميان لعن و نفرين جمعيتی، هستند صداهای خاکسارانه و تکافتادهای که از آنها سپاسگزار باشند و ستايششان کنند
کار به کسی زندگی نمیبخشد؛ فقط بدبختها و احمقها کار میکنند تا ديگران را گنده و پروار کنند
نقد و بررسیها
پاکسازی فیلترهنوز بررسیای ثبت نشده است.