امروزه همهی ما حقیقت را در اینترنت، مجلات و اخبار جستوجو میکنیم و باید بدانیم این منابع در اغلب موارد به نفع احزاب و سیاستهای خاص جهتگیری میکنند. سیاستمداران، قدرتمندان و مدیران فضای مجازی با ابزار و امکانات خود ما را وادار به پذیرش بدون تفکر موضوعات میکنند. موضوع کتاب منحصربهفرد و متفاوت است. نظریهی پساحقیقت بهوسیلهی کسانی که از کمارزششدن حقیقت نگران و پشیمان بودند متولد شد. موضوعی که اگرچه آشکارا جانبدارانه به نظر نمیآید، اما دستکم یک دیدگاه را مطرح میکند: اینکه فکتها و حقیقت در فضای سیاسی این روزها بهشدت در معرض خطرند.
در گذشته، حتی در بیان حقیقت نیز با چالشهای بسیار جدی مواجه میشدیم، اما تابه حال هیچگاه به این اندازه از آن به عنوان استراتژی سیاسی در تبعیت از واقعیت استفاده نشده بود. در نتیجه، در بحث پساحقیقت تنها به چالشبرانگیز بودن حقیقت توجه نمیشود، بلکه از آن به عنوان سازوکار جدیدی در چیرگی سیاسی سیاستمداران یاد میشود. پس اگر بخواهیم با «مفاهیم ضروری» پساحقیقت آشنا شویم، نمیتوانیم از سیاست پرهیز کنیم.
علی –
این وضعیت به خوبی در یک ضرب المثل قدیمی بیان شده است؛ «قبل از این که حقیقت بخواهد چکمه هایش را بپوشد، دروغ نیمی از جهان را طی کرده است.» هر آنچه که در این کتاب بیان شده در واقع این هشدار را به ما می دهد که چرا فرآیندهای کنترل واقعیت و اعتبارسنجی حتی وقتی با دقت کامل با هم تجمیع می شوند، باز هم برای عقب راندن مطالب جعلی و مزخرف مشکل دارند و مدام در حال دست و پا زدن هستند