داستان «پرواز درناها» روایت یک تلاش است، تلاش برای بیشتر دانستن و روایتی نوستالژیک از سوادآموزی در یک روستا. ماجرای این رمان از اختلافات نوجوانان دو روستا برای حضور در مدرسه و تلاش آنها برای شکل دادن به روستایی منحصر به خودشان شروع می شود و در ادامه روایتگر تلاش آنها برای حضور معلم در روستای آنهاست؛ که در نهایت نیز با روایت نوستالژیک بازگشت درناها به روستای آنها با پایانی ویژه همراه می شود.
داوود غفارزادگان در این رمان مهارت مثال زدنی خود در نوشتن برای مخاطب نوجوان را پیش چشم کشیده است، مهارتی که در آن هر مخاطبی در رمان، خود را به سادگی در جایگاه قهرمان داستان قرار داده و با او در کش و قوس ها، شیطنت ها، نزاع ها، همفکری ها و تقلایش برای کسب چیزی که نداشتنش او را آزار داده است، همراه می کند.
این رمان را می توان نمونه ای جذاب از تولید ادبیات داستانی ملی برای نوجوانان به شمار آورد که از سویی به طور تقریبی صاحب سبک روایی منحصر به نویسنده است و از سوی دیگر در زمانه خود منجر به خلق پیوندی مبارک و تازه میان دارایی های فولکلور فرهنگ ایران با ادبیات داستانی تکنیک زده دهه پنجاه و خلق گونه ای نو از روایت شده است.
بازچاپ این رمان در زمانه ای که غفارزادگان سال هاست دست از نوشتن به ویژه برای مخاطب نوجوان برداشته است و بیش از هر چیز ترجیح می دهد تا به انتقال تجربیات خود و تربیت داستان نویسان نوجوان اقدام کند، رایحه ای خوش در بازار ادبیات داستانی نوجوانانه ایران باز می آورد.
علی –
کتاب بسیاز خوبی هست مناسب برای نوجوان ها