باروت خیس
باروت خیس قیمت اصلی: 295,000 تومان بود.قیمت فعلی: 206,500 تومان.
بازگشت به محصولات
قدم های سر به هوا
قدم های سر به هوا قیمت اصلی: 190,000 تومان بود.قیمت فعلی: 133,000 تومان.
اشتراک گذاری

این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

پرواز از فرنگ

پرواز از فرنگ

قیمت اصلی: 150,000 تومان بود.قیمت فعلی: 105,000 تومان.

قیمت پشت جلد:150,000 تومان
نویسنده

ناشر

قطع کتاب

موضوع

نوبت چاپ

اول

سال انتشار

1402

برای ثبت درخواست تامین، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

قیمت اصلی: 150,000 تومان بود.قیمت فعلی: 105,000 تومان.

موجود در انبار

QR Code
قیمت پشت جلد:150,000 تومان

با خرید این محصول 11 سکه معادل 2,100 تومان در باشگاه مشتریان دریافت کنید!

ارسال رایگان پستی برای سفارش های بالای 1,000,000 تومان

امکان ارسال سفارش به صورت کادوپیچ

کادوپیچ

برای اینکه سفارش رو کادوپیچ براتون ارسال کنید، باید بعد از اضافه کردن کتاب ها به سبد خرید ، وارد سبد خرید بشید و دکمه "کتاب رو براتون کادو کنیم؟" رو بزنید.
حتی میتونید در ادامه آدرس کسی رو که مایلید براش سفارش کادوپیچ شده ارسال بشه رو وارد کنید ;)

من، مارلین، سال 1961 دچار یک حادثه شدم.
اتفاقی که دیگران از کنارش راحت گذر می کردند، اما من را گرفتار خود کرد.
انگشت نمای شهر شدم و شب و رزو برایم یکی بود.
تا اینکه درخشش چهره ای، راه را برایم روشن کرد.
من دیگر دختر دیروز نبودم.
چابک، مثل مسار یک پرنده آهنین، بین زمین و آسمان به سرعت پیش می رفتم.
اما همه چیز همین قدر ساده پیش نرفت. من که فکر می کردم به مقصود و منزل گاه خود رسیده ام با اتفاقات دیگری رو به رو شدم. اتفاقاتی که قرار بود ابعاد دیگری از چرخ روزگار را نشانم دهد.
آنچه می خوانید قلمی روان از سفر نامه من و چند مرغک دیگر است تا در قالب یک قصه جذاب، از آنچه بر من و آن گذشت آگاه شوید.

نویسنده

ناشر

قطع کتاب

موضوع

نوبت چاپ

اول

سال انتشار

1402

تعداد صفحه

104

جلد کتاب

شومیز

زبان کتاب

فارسی

ویژگی

0 نقد و بررسی
طراحی جلد و صفحات کتاب
0
جذابیت محتوا و موضوع کتاب
0
محتوای مفید و آموزنده
0

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “پرواز از فرنگ”

بریده هایی از کتاب پرواز از فرنگ

اگر کتاب "پرواز از فرنگ " را مطالعه کرده اید، بریده هایی از متن آن را با دیگران به اشتراک بگذارید!

برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

‌نگاه معنی‌ داری به مهدی انداختم و از او خواستم خجالت بکشد. آقای معراجی هم که از لوندی‌ های مهدی بشاش شده بودند، ادامهٔ نامه را خواندند: خداوند شما را در مسیر پاسخ اعتقادی من قرار داد و یک زوج مسلمان را به‌عنوان مستوره. این دو، همان رؤیایی بودند که دیده بودم. حال، زندگی به آداب مسلمانی برایم یک آرزوست.

‌خداوند شما را در مسیر پاسخ اعتقادی من قرار داد و یک زوج مسلمان را به‌عنوان مستوره. این دو، همان رؤیایی بودند که دیده بودم. حال، زندگی به آداب مسلمانی برایم یک آرزوست.

دستش را به‌ سوی من دراز کرد. من هم دست لرزان خود را به‌ناچار به او دادم. کمی به خود آمدم، سعی کردم خود را جمع‌ و جور کنم. در آن سرما، عرق، صورتم را پوشانده بود. بلافاصله از گارسون دستمال خواست. برای اینکه مرا از این وضع درآورد، اشاره به غذاها کرد: «بفرمایید!»

تلفن دوباره زنگ زد. مثل اینکه سلسله‌ اعصابش خراش بردارد، تمام حواسش به آن جلب شد. با نگاهش، از من خواست بیرون بروم. سریع اتاق را ترک کردم. از صدای بلندشدنش متوجه شدم که به‌سمت تلفن رفت.