زمستان 98.
خبر آمد که کرونا به ایران هم رسیده. از قم هم شروع شده. ترس و اضطراب پیش از ویروس همه گیر شد و به خانه ها پا گذاشت …
درست همان ساعت ها و لحظه هایی که همه سر در گم بودیم، نمی دانستیم چه کنیم و دائم از خودمان می پرسیدیم «چه می شود؟» همان ساعت هایی که به کندی می گذشت و قرار بود در خانه بمانیم، بعضی ها تصمیم دیگری گرفتند …
این مجموعه روایت تجربه همان روزهای اول و همان بعضی هاست که به اسم گروه جهادی قم از مواجهه با تلخی ها، دردها و گاهی حتی شیرینی های کرونا دوری نکردند. آن چه می خوانید روایتی مستند و نقل واقعیت است که به قلم جمعی از داستان نویسان بازسازی شده.
فهیمه –
طراحی جلد بسیار زیبا و مفهومی ست
علی –
کتاب خیلی جالبی هست بویژه عکس العمل افراد مختلف