هنر خوب زندگی کردن (جلد سخت)
Earn 8 Reward Points98,000 تومان قیمت اصلی 98,000 تومان بود.83,300 تومانقیمت فعلی 83,300 تومان است.
وزن | 390 گرم |
---|---|
نویسنده | |
مترجم | |
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
نوبت چاپ | پنجاه و دوم |
سال انتشار | 1397 |
تعداد صفحه | 249 |
جلد کتاب | جلد سخت |
زبان کتاب | فارسی |
ناموجود
3 دیدگاه برای هنر خوب زندگی کردن (جلد سخت)
پاکسازی فیلتربرای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود / عضویت
به همین خاطر است که روی مبلغی که در خیابان پیدا میکنید، در مقایسه با پولی که برایش زحمت کشیدهاید، کمتر حساسیت دارید و سریعتر و سهلانگارانهتر خرجش میکنید. مثال برگهٔ جریمهٔ پارکممنوع نشان میدهد که چهطور میتوانید از این مغالطهٔ منطقی به سود خودتان استفاده کنید. در واقع شما به خاطر آرامش ذهنیتان عمداً خودتان را فریب میدهید.
در دنیای روانشناسی این ترفند ساده به عنوان حسابداریِ ذهنی شناخته میشود. من این را از ریچارد تیلر، یکی از بنیانگذاران اقتصاد رفتاری، وام گرفتهام. حسابداری ذهنی یکی از مغالطههای منطقی کلاسیک به شمار میآید. مردم بسته به آنکه پول را از کجا به دست آوردهاند با آن رفتار متفاوتی دارند.
سالها کسب تجربه به من یاد داده که چنین کارهایی تنها باعث میشود احساس حماقت کنید، حقیر به نظر بیایید و آخرسر آرامشتان را هم از دست بدهید.
پیشتر برگههای جریمهٔ پارک ممنوع برآشفتهام میکردند، اما این روزها بالبخند آنها را پرداختشان میکنم. هزینهاش را از یک حساب بانکی میپردازم که برای کمکهای مالی در نظر گرفتهام. هر سال ده هزار فرانک برای کارهای خیر کنار میگذارم و جریمههایم را هم از همان محل میپردازم.
روز بعد در زوریخ از دور دیدم که یک مأمور پلیس، یک برگهٔ جریمه را زیر برفپاککن ماشینم گذاشت. بله، در جای ممنوع پارک کرده بودم. تمام جاپارکها پُر بودند، عجله داشتم و پیدا کردن جاپارکِ قانونی در مرکز زوریخ مثل پیدا کردن یک صندلی تاشو برای آفتاب گرفتن در قطب جنوب است. برای یک لحظه میخواستم بروم و برایش توضیح بدهم. خودم را مقابل آن مأمور تصور کردم. درحالیکه نفسنفس میزنم و موهایم بههم ریخته، سعی میکنم که او را متقاعد کنم که وضعیتم را درک کند، اما بیخیالش شدم.
باید میدانستم. کمی قبل از خروجیِ بزرگراه در برن، یک دوربین خاکستری ثبت تخلف وجود دارد که در انتظار رانندههای بیخبر است. سالهاست که آن دوربین همان جاست. نمیدانم چه در ذهنم میگذشت. نور فلاش دوربین، من را از فکروخیال پراند و با یک نگاه سریع به سرعتسنج فهمیدم که ترسم به حقیقت تبدیل شده. سرعتم حداقل ۱۵ کیلومتر بر ساعت بیشتر ازحد مجاز بود و هیچ ماشین دیگری هم در جلو یا اطرافم نبود؛ هیچکس نبود که بتوانم فلاش را به گردنش بیندازم.
علی –
پنجاه و دو راه برای شادی ارائه شده که بسیار مفید هست
علی –
خیلی در خور توجه و تامل هست بیشتر تاکید داره زندگی خودتو بکن و ممکنه به آرزوها و مثل مردان بزرگ نرسید اما شاد زندگی کن
علی –
رولف دوبلی یک ترکیبکننده ایدهآل از ایدهها است. او با شوخ طبعی، ظرافت و دقت، علم و هنر را در جستجوی لذت بخش خردمندی در هم میآمیزد.