کتاب “نهج‌البلاغه جوانان” اثر “محمدحسین دانشوند” و منتشرشده توسط “انتشارات بوستان کتاب“، اثری ارزشمند برای آشنایی نسل امروز با معارف گران‌بهای نهج‌البلاغه است. این کتاب با هدف نزدیک‌کردن جوانان به اندیشه‌های ناب امام علی (علیه‌السلام)، محتوای عمیق و حکیمانه این میراث ماندگار را با بیانی روان و قابل‌فهم ارائه می‌کند.

در این اثر، گزیده‌ای از خطبه‌ها، نامه‌ها و کلمات قصار امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) با ترجمه‌ای ساده و کاربردی گردآوری شده تا مفاهیمی همچون عدالت، اخلاق، خودسازی، مسئولیت‌پذیری و آگاهی اجتماعی به زبانی شیوا برای مخاطبان جوان تبیین شود. یکی از نقاط قوت کتاب، رفع پیچیدگی‌های زبانی و مفهومی نهج‌البلاغه است که همواره مانعی برای ارتباط مستقیم نسل جوان با این اثر بوده است.

محمدحسین دانشوند با بهره‌گیری از مثال‌های روزمره، روایت‌های تاریخی و توضیحاتی روشن، مفاهیم را به گونه‌ای بیان کرده که نه تنها آموزنده، بلکه الهام‌بخش است. این کتاب به جوانان کمک می‌کند تا با تکیه بر آموزه‌های امام علی (علیه‌السلام)، مسیر موفقیت فردی، تعالی اخلاقی و بهبود روابط اجتماعی خود را بیابند.

از ویژگی‌های برجسته این اثر، بازآرایی ساختار متن است؛ به‌گونه‌ای که مطالب از قالب سنتی خطبه، نامه و حکمت خارج شده و در قالبی منسجم و ساده ارائه شده‌اند. همچنین، افزودن حواشی و دیدگاه‌های بزرگان دین و انقلاب، عمق و غنای بیشتری به محتوا بخشیده است.

کتاب «نهج‌البلاغه جوانان» نه‌تنها برای مطالعه فردی مفید است، بلکه می‌تواند در کلاس‌های پرورشی، حلقه‌های معرفتی، جلسات فرهنگی و گفت‌وگوهای خانوادگی مورد استفاده قرار گیرد. این اثر، پلی محکم میان جوانان و اندیشه‌های علوی است که می‌تواند هم قلب را روشن سازد و هم اندیشه را به سوی تعمق و تفکر هدایت کند.

مخاطبان کتاب «نهج‌البلاغه جوانان»

این کتاب برای همه علاقه‌مندان به معارف اسلامی، به‌ویژه جوانان و نوجوانانی که در پی راهنمایی‌های اخلاقی، اجتماعی و معنوی هستند، انتخابی ایده‌آل است. اگر می‌خواهید با حکمت‌های جاودان امام علی (علیه‌السلام) آشنا شوید و از آن‌ها در زندگی شخصی و اجتماعی بهره ببرید، «نهج‌البلاغه جوانان» گزینه‌ای ارزشمند برای شما خواهد بود.

برشی از کتاب نهج‌البلاغه جوانان:

بنابراین من درباره قصاص ضاریم، به اطرافیانم این گونه گفتم: «ای فرزندان عبد المطلب نکند که پس از من دستتان آغشته به خون مسلمانان شود و دلیل این کارتان هم این باشد که بگویید: «امیر مؤمنان کشته شده است».

حواستان باشد که به جز قاتل من کس دیگری کشته نشود. (پس) خوب دقت کنید! اگر من به خاطر ضربه او کشته شدم، فقط یک ضربه به او بزنید و به دست و پا و بقیه اعضا کاری نداشته باشید؛ زیرا من از رسول خدا شنیدم که فرمود: دوری کنید از بریدن اعضای مرده! حتی اگر سگ دیوانه باشد». .

البته این اولین بار نبود که من تأکید بر رعایت عدالت در قصاص و مجازات میکردم؛ بلکه قبلاً هم زمانی که یکی از خوارج در واکنش به جملاتی از من گفت: خداوند این کافر را بکشد؛ چقدر دانا و دین شناس است، بعضی از یارانم خواستند او را بکشند؛ اما من اجازه ندادم و گفتم:
آرام باشید! جواب توهین یا توهین است و یا بخشش! نه کشتن شخص توهین کننده).