کتاب نبرد با مافیای خودرو نوشته علی آرمین و زهره ابراهیم‌نیا می‌باشد و در انتشارات پینو به چاپ رسیده است.

سه نوجوان با استعداد و فعال در زمینه‌ی مکانیکی و طراحی خودرو، دوست دارند کارهای بزرگی انجام دهند. یک نیروی ماورائی (نوجوانی به نام یحیی نظری که مأموریت یافته تا به دنیا برگردد) به کمک آن‌ها می‌آید و سطح آن‌ها را بالاتر می‌برد و  آن ها را تبدیل به انسان‌هایی خارق‌العاده می‌کند. آنها به کمک یحیی، تیمی به نام شهاب را تشکیل می‌دهند و سعی دارند خودرویی با کیفیت بسازند. انحصار تولید خودرو در دست یک شرکت خودروسازی مافیایی است که سعی می‌کند با تطمیع و تهدید موانع را از راه بردارد. تیم شهاب کم‌کم متوجه می‌شوند که وارد بازی سخت و جدی‌ای شده‌اند و نبرد آغاز می‌شود.

گزیده کتاب نبرد با مافیای خودرو

داخل دالانی مارپیچ و تودرتو گیر افتاده‌ام. از هر مارپیچی که خارج می‌شوم، دوباره وارد دالان دیگری می‌شوم. به‌قدری تاریک است که هیچ‌چیزی نمی‌بینم. فقط وقتی به درها می‌خورم، می‌فهمم اینجا در است، با دستم کورمال‌کورمال دستگیره را پیدا می‌کنم و بازش می‌کنم.

قطره‌های عرق از پیشانی‌ام روی صورتم می‌چکد و از آنجا روی گردنم سرازیر می‌شود. حالت تهوع پیدا کرده‌ام و فقط می‌خواهم از این جای تاریک و خفه، خلاص شوم. صدای عجیبی پشت سرم می‌شنوم، برمی‌گردم. چیزی دیده نمی‌شود، ولی صدا همچنان می‌آید.