سفیر عشق
سفیر عشق قیمت اصلی: 140,000 تومان بود.قیمت فعلی: 112,000 تومان.
بازگشت به محصولات
مقتل امام حسین (ع)
مقتل امام حسین (ع) قیمت اصلی: 140,000 تومان بود.قیمت فعلی: 119,000 تومان.
اشتراک گذاری

این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

میقات بلا

میقات بلا

قیمت اصلی: 60,000 تومان بود.قیمت فعلی: 48,000 تومان.

(دیدگاه کاربر 1)
قیمت پشت جلد:60,000 تومان
نویسنده

مترجم

ناشر

قطع کتاب

نوبت چاپ

اول

سال انتشار

1401

قیمت بر اساس تعداد خرید
1-20 21-50 51-100 101+
48,000 تومان 45,000 تومان 42,000 تومان 39,000 تومان

برای ثبت درخواست تامین، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

قیمت اصلی: 60,000 تومان بود.قیمت فعلی: 48,000 تومان.

موجود در انبار

QR Code
قیمت پشت جلد:60,000 تومان

با خرید این محصول 5 سکه معادل 960 تومان در باشگاه مشتریان دریافت کنید!

ارسال رایگان پستی برای سفارش های بالای 500,0000 تومان

امکان ارسال سفارش به صورت کادوپیچ

کادوپیچ

برای اینکه سفارش رو کادوپیچ براتون ارسال کنید، باید بعد از اضافه کردن کتاب ها به سبد خرید ، وارد سبد خرید بشید و دکمه "کتاب رو براتون کادو کنیم؟" رو بزنید.
حتی میتونید در ادامه آدرس کسی رو که مایلید براش سفارش کادوپیچ شده ارسال بشه رو وارد کنید ;)

تاریخ اسلام پر از سرگذشت بزرگ مردان راستین و مومنان مبارز، و زندگی هر یک حماسه ای است بی بدیل که ثانیه ثانیه اش را باید زیست؛ اما چرا این تاریخ سراسر شور و حماسه، برای جوانان ناشناخته باقی مانده است؟

به عقیده من، نثر سنگین و عبارت  پردازی های نامأنوس در ترجمه متون تاریخی عربی، یکی از دلایل عمده ای است که مانع اقبال از این متون شده است، همین موضوع مرا وا داشت تا با بازنویسی و ارائه ترجمه ای روان از کتاب لهوف اثر سیدبن طاووس، قدمی بردارم برای بیان ابعاد حادثه عاشورا که سراسر عشق است و ایمان و مبارزه  خالصانه.

« از مقدمه کتاب»

وزن 160 گرم
نویسنده

مترجم

ناشر

قطع کتاب

نوبت چاپ

اول

سال انتشار

1401

تعداد صفحه

148

جلد کتاب

شومیز

زبان کتاب

فارسی

شابک 9786227808070
5
1 نقد و بررسی
طراحی جلد و صفحات کتاب
0
جذابیت محتوا و موضوع کتاب
0
محتوای مفید و آموزنده
0

1 دیدگاه برای میقات بلا

پاکسازی فیلتر
  1. لیبل "خریدار محصول" batool.c (این محصول را خرید کرده است.)

    متن کتاب واقعا راحت و روان هست.

دیدگاه خود را بنویسید
قیمت بر اساس تعداد خرید
1-20 21-50 51-100 101+
48,000 تومان 45,000 تومان 42,000 تومان 39,000 تومان
شناسه محصول: 66032 دسته: , , برچسب: , ,

بریده هایی از این کتاب

برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

رنگ از رخسار زینب س پرید و سیل پریشانی به سویش روانه شد. از دست دادن شیرمردی چون حسین ع که نه تنها خواهر را، بلکه تمام خداباوران مومن مبارز را پشتیبان بود، مصیبتی نبود که بتواند به راحتی در برابرش کمر راست کرد. پس فریاد از نهاد زینب س برخواست:《وای بر من! برادرم حسین ع از مرگ خویش خبر می دهد.》
در خیمه ها ولوله افتاد. زنان حرم گریستند و صورت خراشیدند …
صدای ام کلثوم دل ها را سوزاند:《وای ای محمد! وای ای علی! وای مادر جانم فاطمه! وای حسین جان! ای وای از مصیبتی که بعد از تو خواهیم داشت.》
حضرت به سمت او رفت و او را در آغوش کشید.
• خواهرم، از خداوند شکیبایی بخواه و بدان که آسمانیان و زمینیان و تمام جنبندگان عالم، ناگزیر از بین خواهند رفت و آنچه باقی است، ذات پروردگار است.
آنگاه نگاه خویش را از چشمان اهل بیتش گذراند و فرمود:《از شما می خواهم که چون به دست این قوم سنگ دل پیمان شکن کشته شدم، گریبان ندرید، صورت نخراشید و سخن ناروا بر زبان نرانید.》

ولید از حرکت بازماند؛ به عظمت حسین‌بن‌علی و حقارت خود ایمان داشت.
مروان دوباره جرئت سخن‌گفتن پیدا کرد: «چرا گردنش را نزدی و کار را تمام نکردی؟.»
ولید تمام خشم فروخورده‌اش را یک‌باره بر سر مروان ریخت:
-این دیگر چه مشورتی است مروان؟ می‌خواهی دین و دنیای مرا خراب کنی؟ به خداوندی خدا سوگند، فرمانروایی تمام دنیا را به قیمت خون حسین نمی‌خواهم. ای مروان، به خدا سوگند، گمان نمی‌کنم بتوان با دستی آغشته به خون پسر پیغمبر به دیدار خدا رفت و سبک‌بال بود. خداوند به قاتل حسین نگاه نخواهد کرد، پاکش نخواهد کرد و او را به عذابی دهشتناک گرفتار خواهد کرد.

سپس امام به ولید رو کرد و فرمود:
ای امیر، ما دودمان نبوت و سرچشمهٔ رسالتیم. ملائکه نزد ما رفت‌وآمد دارند. خدا به‌واسطهٔ ما خیر و برکت را بر بندگانش فرومی‌فرستد.
اما یزید، مردی فاسق و شراب‌خوار، و آدم‌کشی وقیح است.
چون منی با چون اویی پیمان وفاداری نمی‌بندد.
تا فردا صبر کنید تا ببینید کدام‌یک از ما به خلافت شایسته‌تر است.
سپس خارج شد.

مروان چون گرگی که بوی طعمه به مشامش رسیده باشد، از سوراخ خود بیرون خزید و رو به ولید گفت: «ای امیر، بهانه‌اش را نپذیر. اگر بیعت نمی‌کند، گردنش را بزن.»
گرهی در ابروان حسین (ع) افتاد و لرزه بر زانوان مروان.
-وای بر تو ای ناپاک، بزرگ‌تر از دهانت سخن می‌گویی و دون‌مایگی‌ات را جار می‌زنی.

حسین (ع) به همراه سی تن از اصحابش وارد شد.
آرامش در چهره‌اش نمایان بود. ولید که اضطراب خود را در مشت‌های گره‌کرده‌اش پنهان کرده بود، سخن آغاز کرد:
«معاویه، یاور مؤمنان، به رحمت الهی پیوست. اکنون، ای پسر علی، وفاداری خود را به پسرش یزید اعلام کن.»
-ای امیر، بیعت پنهانی را چه سود؟ فردا در حضور مردم ما را هم دعوت کن.