این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید
نویسنده | |
---|---|
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
نوبت چاپ | پنجاه و یکم |
سال انتشار | 1378 |
1-10 | 11-20 | 21-100 | 101+ |
210,800 تومان | 198,400 تومان | 186,000 تومان | 173,600 تومان |
برای ثبت درخواست تامین، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
248,000 تومان قیمت اصلی: 248,000 تومان بود.210,800 تومانقیمت فعلی: 210,800 تومان.
در انبار موجود نمی باشد
این کالا فعلا موجود نیست اما میتوانید زنگوله را بزنید تا به محض موجود شدن، به شما خبر دهیم.
با خرید این محصول 21 سکه معادل 4,216 تومان در باشگاه مشتریان دریافت کنید!
ارسال رایگان پستی برای سفارش های بالای 500,0000 تومان
امکان ارسال سفارش به صورت کادوپیچ
کادوپیچ
برای اینکه سفارش رو کادوپیچ براتون ارسال کنید، باید بعد از اضافه کردن کتاب ها به سبد خرید ، وارد سبد خرید بشید و دکمه "کتاب رو براتون کادو کنیم؟" رو بزنید.
حتی میتونید در ادامه آدرس کسی رو که مایلید براش سفارش کادوپیچ شده ارسال بشه رو وارد کنید ;)
«منِ او» رمانی عاشقانه است که با نگاهی خاص، پدیده عشق را به سرانجام می رساند. «رضا امیرخانی» همان طور که از او انتظار می رود به قصه اش مسیر می دهد، مسیری که همیشه سعی می کند درست و دقیق طراحی شود و خواننده را فقط غرق چند گره و تعلیق بیهوده نکند.
داستان « منِ او» روایت عاشقی بزرگ بین علی فتاح نوه حاج فتاج تاجر قند و مهتاب، دختر کلفت خانه است. قصه در فضای رضاخانی 1310 روایت می شود و نویسنده توانسته به خوبی از پس فضاسازی آن روزها برآید. او ما را در عین مشکلات سیاسی و خفقان آن دوران با صفای خاطر مردم آن دوره آشنا می کند که هیچ گاه اصالت را با نام و نان عوض نکردند. کسانی مثل خاندان فتاح که با وجود ثروت فراونشان هنوز انسانیت را رتبه برتر می دانستند.
قصه عاشقانه امیرخانی با تم سیاسی و عرفانی همراه می شود و عشق زمینی نشسته در جان علی را به یک عشق آسمانی و کمال گرا تبدیل می کند و تا آنجا جلو می برد که آن دو شیفته وصالشان را در آسمان ها جستجو می کنند. نقش درویش مصطفی در این داستان ما را با مکتب عارفانه – عاشقانه مولانا متصل می کند و می فهماند که حرکت درست همیشه در کنار یک راهنما با نفس قدسی و پاک ممکن است.
راوی قصه گاهی خود نویسنده و گاهی قهرمان داستان علی فتاح است که در طول کتاب ما را همراهی می کنند. این کتاب مروج نگاه انسانی و آسمانی به ماجراهای زندگی است که می تواند باعث تکامل روح آدمی شود.
«… اما من حال هیچ کاری را نداشتم. حتا حال خوردن را. باب جون توی بستر افتاده بود. از صبح تا شب زیر لب ذکر می گفت. کمردرد او را از پا انداخته بود. مریم هم که با من حرف نمی زد. خودش را در یک اتاق زندانی کرده بود. تا کسی توی اتاقش می رف، با دستمال اشکش را پاک می کرد و خودش را مشغول تابلویش نشان می داد…»
وزن | 700 گرم |
---|---|
نویسنده | |
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
نوبت چاپ | پنجاه و یکم |
سال انتشار | 1378 |
تعداد صفحه | 599 |
جلد کتاب | شومیز |
زبان کتاب | فارسی |
شابک | 9789643697594 |
8 دیدگاه برای من او
پاکسازی فیلتربرای ثبت نقد و بررسی وارد حساب کاربری خود شوید.
رضا امیرخانی؛ متولد 17 اردیبهشت ماه سال 1352 از نویسندگان شناختۀ شدۀ جریان انقلاب در داستان است.
پدر او کارخانه دار بود و کودکیش را در محلۀ بیست و پنج شهریور تهران سپری کرد. دورۀ ابتدایی را در دبستان بهرستگان و دورۀ راهنمایی و دبیرستان را در دبیرستان سمپاد علامه حلی تهران گذراند و در سال ۱۳۷۰ وارد دانشگاه صنعتی شریف شد و موفق به اخذ مدرک مهندسی مکانیک شد. او در سال ۱۳۷۱ زمانی که کمتر از بیست سال داشت موفق به دریافت گواهینامۀ خلبانی شد و جوان ترین خلبان ایرانی لقب گرفت. او در همین سال ها بر روی یک پروژۀ هواپیمایی دو نفره آموزشی کار کرد و در هیأت مدیرۀ مؤسسۀ خصوصی هواپویان عضو شد. اما پروژۀ او در یک مزایدۀ داخلی و دولتی رد شد و دولت با یک شرکت خارجی همکاری خود را آغاز کرد. این اتفاق رضا امیرخانی را به شدت تحت تأثیر قرار داد و او را در دام افسردگی انداخت. به این ترتیب او به فعالیت های فرهنگی در دبیرستان علامه حلی روی آورد.
ورود جدی او به فضای ادبیات از شب های شعر انقلاب اسلامی در دبیرستان علامه حلی شروع شد و از همان اواخر دوران دبیرستان نوشتن را آغاز کرد و اولین حاصل آن رمانی به نام «ارمیا» بود که در سال ۱۳۷۴ منتشر شد.
در سال ۱۳۷۸ مشهوریترین اثر او با نام «مَنِ او» انتشار یافت. او برای نوشتن این رمان نزدیک به دو سال از عمرش را وقف مطالعۀ آثاری دربارهٔ تهران قدیم کرد. این رمان از پُرمخاطب ترین رمانهای دههٔ هشتاد ایران بود.
امیرخانی در در سال ۱۳۹۷ برای نگارش کتاب «رهش» برندۀ جایزۀ سی و ششمین دورۀ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در بخش ادبیات شد.
رضا امیرخانی در سال 1379 به آمریکا مهاجرت کرد و پس از چندی به ایران بازگشت.
او در نویسندگی هم مثل دیگر جریانات زندگیش، جسور و ماجراجو و پُر جوش و خروش است. مدام انتقاد و اعتراض دارد و آرمان شهر خود را مطالبه می کند و سیاست برایش پُر رنگ است.
1-10 | 11-20 | 21-100 | 101+ |
210,800 تومان | 198,400 تومان | 186,000 تومان | 173,600 تومان |
بریده هایی از این کتاب
متن ارسال بعد از بررسی تایید و منتشر خواهد شد.
برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
- مهجور
حکما کور بهتر می بیند.چرا؟! چون چشمش به کار دیگران نیست،چشمش به کار خودش است،چشمش به معرفت خودش است… یاعلی مددی!
- مهجور
خدا هم مثل رفیق آدمه. یک رفیق به آدم یک چیزی بگوید،لوطی گری میگوید بایستی انجام داد.
- شهیده بانو
.هیچ سری به خودش، به تنِ خودش نگاه نمیکنه. همیشه به رفیقش، به تنِ رفیقش، نگاه میکنه. این اولِ لوطیگریه.⊙.☉
- خانم
تنها بنایی که اگر بلرزد، محکمتر میشود، دل است! دلِ آدمیزاد
- خانم
– هیچ سری به خودش، به تنِ خودش نگاه نمیکنه. همیشه به رفیقش، به تنِ رفیقش، نگاه میکنه. این اولِ لوطیگریه.
“
- خانم
بچه را باید جوری تربیت کرد که وقتی بالغ شد، بالغ شده باشد! یعنی وقتی کبوتر را یلهاش دادی، جلد باشد. بپرد، اما برگردد، نه این بالش را ببری… خودش باید بتواند انتخاب کند… اگر بالغ باشد، ولش کن میانِ یک لشکرِ عزب، سالم برمیگردد… اما اگر نباشد، توفیری نمیکند؛ اینجا باشد یا کنارِ حرمِ شاهعبدالعظیم یا وسطِ پاریس…
tavakolizohreh –
عاشقانه ای جذاب در زمان حکومت پهلوی که به زمان جنگ میرسد
بسیار خواندنی
نجمه –
عاشقانه ای که از دوران پاک کودکی شروع و تا پیری ادامه دارد.
پریسا –
من این کتاب رو سالها قبل به صورت امانتی از کتابخانه مدرسه خوندم، ولی اونقدر برام شیرین و به یاد موندنی بود که بعد از سالها خریدمش و منتظر فرصت برای خواندن مجددش هستم.
علی –
دو راوی در داستان حضور دارند، یکی خود رضا امیرخانی است و دیگری قهرمان داستان (علی فتاح) و این دو ماجراهای زندگی علی فتاح را از کودکی تا لحظهٔ مرگ / ازدواج، روایت می کنند.
مصطفی –
فوقالعاده عالی
هر چی از این کتاب بگم، بازم کم گفتم
دوست دارم مجدد مطالعه اش کنم
محمدعلی –
کتاب عالی… حتما تجربه کنید و مطمئن باشید پشیمون نمیشید
زینب (این محصول را خرید کرده است.) –
قلم این نویسنده مورد پسند بنده نیست
و این کتاب رو پیشنهاد نمیدم
شهیده بانو –
فوق العاده عالیی بود
هرچی بگم کم گفتم