« ملودی سکوت» داستان تلاش بینهایت یک کودک برای نشان دادن تواناییهای کم نظیر و بی نهایتش است. «ملودی» خودش را اینگونه معرفی میکند:
« من نه میتوانم حرف بزنم، و نه میتوانم راه بروم. غذایم را هم باید کس دیگری در دهانم بگذارد و برای دستشویی رفتن هم به کمک نیاز دارم. رسماً موجودی بیمصرف و از کار افتادهام.
ماهیچههای دستها و بازوهایم خیلی خشک و منقبض هستند؛ با این حال میتوانم دکمههای کنترل تلویزیون را فشار بدهم و به لطف دستگیرههای روی چرخ ویلچر، آن را به حرکت بیندازم. محال است قاشق یا مداد را دست بگیرم و از دستم نیفتد. تعادلم هم به مویی بند است…»
«ملودی» در روایت زندگی خود سعی می کند نشان دهد شالوده انسان وابسته به فیزیک طبیعی او نیست، بلکه قدرت بشر در ذهن و روانش شکل می گیرد و برای بروز آن راهی به جز مقاومت و صبر ندارد؛ آن قدر صبر که بلاخره روزنه ای برای آرزوهایش پیدا شود تا او بتواند آنچه را که در لایه های قدرتمند ذهنش دارد به دیگران نشان دهد.
چه کسی میتوانست حدس بزند یک دستگاه روزی نجات دهنده باشد؟ دستگاهی که «ملودی» را به آروزیش رساند. دستگاهی که استعداد «ملودی» را به عرصه ظهور رساند، می توانست کلمات مورد نظر او را به گوش دیگران برساند. برای او این اتفاق هیجان انگیزترین اتفاق زندگی به حساب می آمد. حالا او برای بروز خودش یک رابط داشت. توصیف اولین بیان احساسش در قالب کلمات، خواندنی هستند:
« به حدی خوشحال بودم که دلم می خواست آن دستگاه را بغل کنم اما به نظر کار احمقانه ای می آمد…
… باورم نمی شد که پدرم داشت از لحظه ای که من اولین کلمه ام را میگویم فیلم می گرفت… با دقت تایپ کردم و بعد دکمۀ دستگاه را زدم.
- سلام مامان. سلام بابا . من خیلی خوشحالم.
چمشان مادرم پر از اشک شد و نوک بینی اش قرمز شد. خیلی احساساتی شده بود.
وقتی فکر کردم متوجه شدم که تا به حال حتی یک کلمه هم به طور مستقیم به پدر و مادرم نگفته ام. پس چند دکمه را فشار دادم و بعد ماشین جمله ای را که تا به حال نتوانسته بودم به زبان بیاورم، گفت:
- دوستتون دارم…»
«شارون ام.دراپر» در این اثر، خواننده را در همۀ لحظه های قهرمان قصه شریک کرده و تا پایان نمی گذارد به همزاد پنداری مخاطب لطمه ای وارد. ترجمه سلیس و روان «مطهره ابراهیم زاده» در جذابیت این اثر بی تأثیر نخواهد بود.
motaharehebrahimzadeh1376 –
واقعا داستان خوب و جالبی دارد و نشان میدهد که برای موفقیت هیچ محدودیت و یا مانعی وجود ندارد.
فروغ –
داستانی مفید و آموزنده برای امیدواری و تسلیم نشدن در برابر موقعیت های پیش اومده
F_b (خریدار محصول) –
کتابی پر از نور و امید⭐️🤍