کتاب مائده های زمینی نشر نگارستان کتاب نوشتهی آندره ژید، شاهکاری بزرگ در میان آثار ادبیات فرانسه محسوب میشود. ژید در این کتاب به یادماندنی از شما میخواهد به دنبال شناخت خویشتن بروید، خود را بشناسید و با خود صادق باشید.
«بگذار عظمت در نگاه تو باشد نه در آن چیزی که به آن مینگری.» این جملهی بسیار معروفی که هر کدام از ما حداقل یک بار آن را خوانده یا شنیدهایم برگرفته از کتاب مائدههای زمینی (The Fruits Of The Earth) است که اثری فلسفی و عارفانه محسوب میشود و شما را به خودشناسی تشویق میکند.
آندره ژید (Andre Gide) در زمرهی آن دسته از نویسندگان فرانسوى است که خود را موضوع نوشتههاى خود قرار دادهاند. کوشش این قبیل نویسندهها در این است که هر چه بیشتر خود را بشناسند و به این صورت خواننده را هم تشویق و با خود همراه سازند. در ادبیات فرانسه نویسندهای به نام «مونتنى» وجود دارد که به عنوان سردمدار این سبک نویسندگی شناخته میشود و به آندره ژید هم شباهتهای زیادی دارد.
ژید در تمام آثار خود، قراردادها و رسوم اخلاقى و اجتماعى را زیرپا مىگذارد و راه خود را در جهان اندیشهها به منظور برپا ساختن خویشتن میجوید. هیچیک از امیال خود را پنهان نمىکند و چون روى هم رفته نوشته هایش اعترافاتى بیش نیست از این جهت گاهى این گمان را در خواننده برمىانگیزد که اندکى گستاخانه به دنبال آزادى خویشتن است ولى شاید به صداقت و صمیمیت وی باز میگردد.
این کتاب از آثار جوانى ژید است که در سال 1897 میلادى انتشار یافت. این کتاب در زمان انتشار خود مورد توجه قرار نگرفت و ظرف ده سال تنها 500 نسخه فروش داشت. با اینکه کتاب مائدههاى زمینى از نخستین نوشتههاى آندره ژید محسوب میشود اما او تقریباً تمام آنچه را که مىتوان اندیشهی وی دانست، در این کتاب جا داده و هر چه بعداً نوشته در تعقیب اندیشههایى است که در این کتاب بیان شدهاند. در مجموع ردپایی از تأثیر ادبیات مشرق زمین نیز در آثار و اندیشههای این نویسندهی بزرگ دیده مىشود.
سبک نوشتاری مائدههای زمینی تاحدودی تصنعى محسوب میشود اما خود ژید معتقد است که در قطع کردن و ناتمام گذاشتن جملههاى آن هیچگونه تکلفى به خرج نداده و هیچ یک از این ناتمامىها بىدلیل نیست و حاکى از تفکر او است.
ژید پس از 38 سال «مائدههاى تازه» را در سال 1935 نوشت که اندکى بعد با مائدههاى زمینى، یکجا به چاپ رسید. اگر مائدههاى زمینى را بازگوکننده جوانى نویسنده بدانیم، «مائدههاى تازه» کار مرد پا به سن گذاشتهاى است که حسرت شور و شوق گذشته را مىخورد، اما کنجکاوى و عطش چیزهاى تازه و میل به شناخت در او به هیچ رو کاستى نپذیرفته است.
علاوه بر این «مائدههاى تازه» آن وحدت و یکپارچگى مائدههاى قدیمى را ندارد و سرگذشت، حکایات و مکالمه در آن بیشتر از اندیشهها و اشعار به چشم مىخورد. آنچه نویسنده بر آن اصرار دارد، عصیان علیه عقلگرایى محض، بیان خودجوش اندیشهها و گریز از دستورات خشک اخلاقى شعارگونه و دعوت به آزاد بودن همراه با میل به خوشبختى همگان است: «خوشبختى من یعنى افزودن بر خوشبختى دیگران. براى خوشبخت بودن احتیاج به خوشبختى دیگران دارم.»
نقد و بررسیها
پاکسازی فیلترهنوز بررسیای ثبت نشده است.