نوشتن یک رمان سیاسی- تاریخی خوب، کار آسانی نیست. خصوصاً اگر طی سالهای متمادی، پروپاگاندای سیاسی سعی کند تاریخ را عوض کند و جای شهید و جلاد را عوض کند. رمان لاجورد که از نگاه مرتضی، یکی از سمپاتهای زندانی سازمان مجاهدین خلق در دهه شصت روایت میشود، از آثار جسورانهای است که توسط نشر کتابستان معرفت منتشر شده است.
مرتضی با همدستی یکی دیگر از اعضای سازمان، دست به ترور کور میزنند و بعد از دستگیری به زندان میافتند. بعد از دستگیری او در مقابل یکی از دشمنان بزرگ سازمان قرار میگیرد. اسدالله لاجوری که دادستان تهران و رئیس سازمان اوین در سالهای ابتدایی دهه شصت بوده است. از دید سازمان، لاجوری، جلادی است که دستش به خون هزاران انسان بیگناه آلوده است. زندان فرصتی است که او با زوایای پنهانی از این جلاد آرام آشنا شود.
اکرم صادقی، به عنوان یک نویسنده، صادقانه و بدون هیچ جانبداری آنچه را که توسط سازمان مجاهدین خلق- بعدها سازمان منافقین خوانده شد- توصیف کرده است. دقت او در زمینه جزئیات ستودنی است. نشان دادن شخصیت یک نفر از دید کسی که مخالف است و شکاک و دیرباور، یکی از بهترین راه حلها برای به دست آوردن یک دید درست است. در چنین فضایی، بیآنکه در دام مظلومنمایی و قربانی شدن افتاد، حقایق بیان میشود.
نثر پاکیزه و استاندارد نویسنده نیز به این فضا کمک کرده است. این نثر را میتوان در توصیفات محیط زندان، شخصیتها و همینطور در خلال گفتوگوها دید.
از سوی دیگر، نویسنده به لایههای شخصی و خانوادگی افراد نیز نقب زده است و نشان داده است آنها هنگام روبرو شدن با نزدیکان خود که سویههای سیاسی کمرنگتر میشود چگونه رفتار میکنند. میترا، مهری و ملوک در یک سو و خانواده لاجوردی در سوی دیگر تفاوتهای یک خانواده انقلابی مؤمن و یک خانواده انقلابی که تنها به فکر منافع خود است را به خوبی نشان میدهد.
لاجورد به خوبی توانسته است جای درست جلاد و شهید را به مخاطب نشان دهد.
m.m.arabi2009.ir –
خوبه ممنونم
زهرا –
هیجان انگیز بود و باب سلیقه من!
فکر میکنم اکثریت دوست داشته باشن
داستان زیبایی هم داشت
مجتبی –
نخوندم ولی بسیار شوق به خرید و خوندنش دارم
حس میکنم کتاب خوبیه
محسن –
کتاب جذاب و زیبا و نثری روان که شما را با زندگی شهید لاجوردی آن هم به صورت داستانی آشنا می کند. جلد زیبایی هم دارد