موضوعات تاریخنگاری انقلاب اسلامی عمدتا به فعالیتهای سیاسی سالهای ۴۲ تا ۵۷، چالشهای سیاسی سالهای ۵۷ تا ۶۰ و ثبت و تحلیل دفاع مقدس محدود شده است.
به این ترتیب، روایت مردمیترین انقلاب جهان، از دو سو با مردم فاصله گرفته است. هم ابعاد و ماهیت فرهنگی و لایههای اجتماعی نهضت، به مثابه موضوع پژوهش، دستخوش غفلت قرار گرفته و هم تودهها، به مثابه منبع و مشاهدهگر ، سهم شایستۀ خود را در روایت انقلاب که واقعیتی عینی و فرا گیر بوده است، پیدا نکردهاند. از این جمله است دههاهزار هستۀ مقاومت اجتماعی و فرهنگی که در سالهای قبل و بعد از انقلاب، مشغول طراحی و عملیات در میدان بودهاند و اساسا جایی در تاریخنگاری انقلاب اسلامی نیافته و خواسته یا ناخواسته سانسور شدهاند. از دههاهزار کتابخانه، مسجد، مدرسه، هیئت، روضۀ خانگی، گروههای سرود و تئاتر و… گرفته تا صدهاهزار نفر از فعالان جهاد سازندگی، نهضت سوادآموزی، امورتربیتی، ائمۀ جماعات مساجد و… .
این درحالی است که وجه ممتاز انقلاب اسلامی ایران، اتفاقا ً در سالهای دورتر از پیروزی آشکار میشود. جایی که برخلاف بسیاری از انقلابهای دنیا، انقلاب، انسانهای تراز اول خود را در نسلهای جدید باز تولید میکند. در حوزههای تخصصی گوناگون، اندیشۀ پیشرفت را مطابق آرمانها و انگیزههای انقلابی تثبیت میکند. همچنین در برابر تجدید نظر، نه تنها تاب میآورد، بلکه جریانهای ارتجاعی را علیرغم تهاجم همه جانبۀ تئوریک و فرهنگی و روانی به حمایتهای وسیع و برنامهریزی شدۀ جهانی، تا حد زیادی منفعل عمل میکند. در فضای جهانی و منطقهای، الهامبخشی و چالشگری با ابرقدرتها را ادامه میدهد. با آسیبشناسی دائمی و غربال جریانها و پدیدهها رویشها را به تعادل میرساند
سه چهارم اخیر عمر انقلاب شایسته توجه بیشتری است. این کتاب روایت زندگی مردی است که در دهههای اخیر زندگی کرده و وظیفهاش در مسیر انقلاب را درست رفته است. این کتاب روایت زندگی شهید مدافع حرم جواد کوهساری از زبان خانواده، نزدیکان و دوستان و همرزمان ایشان است.
علی –
خیلی وقتها در فرازهایی از زندگی عادی خودم به یاد شهید جواد کوهساری میافتم و باز هم برایم تداعی میشود که این شهدا مثل خیلی از ما، یک انسان عادی بودهاند و حتی بسیاری از نوجوانانی که این روزها در کوچه و خیابان میبینیم، همگی افرادی عادی هستند که ممکن است لیلةالقدر آنان نیز فرا برسد، به مقام شهادت برسند و در جایگاه همین شهدا قرار بگیرند.