این رمان غیر از اینکه شخصیت مبارز و خستگیناپذیر او را به مخاطب معرفی میکند، فضای اجتماعی و سیاسی قرن دوم هجری را نیز که فضایی امنیتی و دلهرهآور است به او مینمایاند. این رمان داستانی پرفراز و نشیب از ایران در قرن دوم هجری را روایت میکند.
زیبای رانده شده (زندگی موسی مبرقع، فرزند امام جواد ع)
Earn 13 Reward Points160,000 تومان قیمت اصلی 160,000 تومان بود.128,000 تومانقیمت فعلی 128,000 تومان است.
وزن | 300 گرم |
---|---|
زبان کتاب | فارسی |
سال انتشار | 1398 |
نویسنده | |
تعداد صفحه | 288 |
موضوع | |
ناشر | |
جلد کتاب | شومیز |
قطع کتاب | |
شابک | 9782000729983 |
8 عدد در انبار
25 دیدگاه برای زیبای رانده شده (زندگی موسی مبرقع، فرزند امام جواد ع)
پاکسازی فیلترسید سعید هاشمی؛ زادۀ 6 بهمن ماه 1353.
از کودکی بنا به علاقه ای که به مطالعه داشت وقتی برادران بزرگ ترش مجلۀ «کیهان بچه ها» را می خریدند به خانه می آوردند او هم شروع به خواندن مجله می کرد و پس از آن هم مجلۀ «سروش نوجوان» را خودش می خرید و می خواند و از همان زمان بود که با نویسندگان ادبیات و داستان کودک آشنا شد.
او اولین بار در 12 سالگی شعری برای شهدای جنگ تحمیلی گفت و چند سال بعد هم اولین داستانش را نوشت و در 18 سالگی وارد تحریریۀ مجلۀ «سلام بچه ها» شد و به شکل حرفه ای تر و مستمرتری به کار نوشتن پرداخت.
هاشمی در سال 1378 ازدواج کرد و حاصل آن سه فرزند به نام های پرگل، پانیذ و پارسا است.
او مدتی مجوز یک مجلۀ طنز به نام «لوبیای سحرآمیز» را گرفت و پس از انتشار چند شماره از آن بنا به دلایلی دیگر ادامه پیدا نکرد و این روزها به عنوان سردبیر مجلۀ «سلام بچه ها» فعالیت می کند که مؤسس آن یعنی عبدالله حسن زاده نقش زیادی در باز کردن راه و پیشرفت در مسیر نویسندگی برای او داشته است.
طنزهایش را بیشتر می پسندد و در میان آثار خود رمان طنز «پادشاه نصفه دماغ» را که رمان حجیمی است بیشتر مورد توجه اوست. در میان نویسندگان دیگر هم از خارجی ها رولد دال، لوئیس لوری و مارک تواین و از ایرانی ها هم محمدرضا سرشار، شهرام شفیعی و فرهاد حسن زاده در سلیقۀ او هستند.
سعید هاشمی دفتر شعری هم دارد به نام «فصلی پُر از شعر و گیلاس» که در سال 1378 برگزیدۀ جشنوارۀ کانون پرورشی فکری کودکان شد.
وی علاوه بر نویسندگی سابقۀ چند سال تدریس در دانشگاه ها و مدارس و داوری جشنواره ها را در کارنامۀ خود دارد ولی نوشتن علاقۀ اول و آخر اوست.
برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود / عضویت
وقتی ما اهلبیت هدیهای به کسی بدهیم، آن را پس نمیگیریم
مولایم علیبنموسیالرضا فرمودهاند: حمام مزاج آدم را معتدل میکند و پلیدی را برطرف میکند.
من برای پول به اینجا نیامدهام که حالا با این پول از اینجا بروم. بعد هم خودتان خوب میدانید که مردم قم هیچ ایرادی ندارند. آنها تا حالا حسابی مهماننواز و مردمدوست بودهاند. اگر مردم قم آدمهای بدی بودند، بانویم معصومه به اینجا نمیآمد
برادر بزرگترش، هادی گفت: من شمشیری میخواهم که چون آتش شعلهور است. آقاموسی در عالم کودکی با خودش فکر کرد برادرم شمشیر را برای چه میخواهد؟ اما فکرش به جایی قد نداد. خودش به بابا گفت: من یک اسبِ سواری میخواهم. او نمیدانست که در آن سنّوسال، اسب را برای چه میخواست، اما حالا که زندگیاش شده بود سفر و جاده و بیابان، فهمید که تصمیمش خیلی هم بیراه نبوده. یادش آمد که با این حرفش بابا خندید و گفت: ابوالحسن به من شباهت دارد و موسی به مادرش. بابا رفت، اما دیگر برنگشت تا برای داداش شمشیر بیاورد و برای او اسب. ششسالگی آخرین دیدار آقاموسی با بابا بود
بعضی از دوستانش هم از این بذل و بخشش او دل خوشی ندارند و قبل از ازدواج ما اجازه نمیدادند که هرکسی با او دیدار داشته باشد. حتی برای خانهٔ او در دیگری گذاشته بودند تا او از در اصلی رفتوآمد نکند، اما گویا علیبنموسی از این ماجرا باخبر شده بود و از خراسان، نامهای به او نوشته بود. گفته بود: به حرف کسانی که به تو میگویند از در اصلی رفتوآمد نکن، گوش نده. این به دلیل خسیس بودن آنهاست. آنها میترسند از او خیری به دیگران برسد. در نامهاش نوشته بود: هروقت میخواهی از خانه خارج شوی، مقداری سکهٔ طلا و نقره با خودت داشته باش. هرکس از تو چیزی خواست، به او بده.
پدرم را از مدینه به بغداد کشاند. نگذاشت آب خوش از گلویش پایین برود. مرا هم از شهرم بیرون کشید. از زن و بچهام جدا کرد
کمی روی قالی راه رفت و بعد پیش خودش گفت: باغ زندهای که فقط ایرانیها از عهدهٔ آن برمیآیند.
موسیبنخزرج حالا معنای پیشگویی امام صادق را میفهمید. حدیثی که سالها بود فکر او را مشغول کرده بود: «بانویی از فرزندان من در قم از دنیا میرود که اسمش فاطمه، دختر موسی است و به شفاعت او همهٔ شیعیان من وارد بهشت میشوند.»
چه سختیهایی کشیدی عمهجان! چقدر راه آمدی تا برادرت را ببینی و آخر هم ندیدی عمه جان! حالا دیگر تنها نیستی. حالا من هم آمدم اینجا کنارت. بمیرم برای آن روزهایی که تنها بودی. بمیرم برای آن روزهایی که آنهمه راه آمدی!
یا امیرالمؤمنین، اشعریان، خاندان شیعهای هستند که از یمن به عراق آمدند. مدتی در کوفه بودند و جَدِّ آنها مالکبنعامر اشعری از یاران علیبنابیطالب بود. میگویند آدم شجاعی بوده و قصههای زیادی از شجاعت او در جنگهای علی روایت شده است. نوههای او «عبدالله» و «احوص» سالها در کوفه با حَجّاجبنیوسف ثَقَفی اختلاف داشتند و حَجّاج، بارها آنها را به زندان انداخت
M.amin –
مظلومیت امام جواد در همین حد که از فرزندشون هیچ شناختی نداریم
با تشکر از کتابستان و آقای هاشمی
tavakolizohreh –
داستان نوجوان و تاریخی در زمان عباسیان از زندگی موسی مبرقع برادر امام هادی (ع)
آیدا –
من از خوندن این کتاب بسیار لذت برم پیشنهاد میکنم شماهم حتما این کتاب رو مطالعه کنید
m.m.arabi2009.ir –
دوران امام جواد را به خوبی به تصویر کشیده است.
Zahra –
کتاب روان و خوبی بود?
لیبل "خریدار محصول" motaharehebrahimzadeh1376 (خریدار محصول) –
واقعا از مطالعه این کتاب لذت بردم.
سوگند –
موضوع جالب و تازه ای است
مهسا –
این کتاب عالیه خیلی تعریفش شنیدم اما هنوز نخوندم. اطلاعات ما شیعه ها راجب ائمه آخری خیلی کمه. دم نویسنده گرم خدا قوت.
علی –
کتاب بسیار روان هست
عاشق کتاب –
ارزش یک بار خواندن را دارد
عاشق کتاب –
این کتاب را حاج محمود کریمی معرفی کردند. به نظرم کتاب بدی نیست اما شاهکار نیست!
محمد امین –
امید وارم از این جور رمان ها بیشتر تو انتشارات شاهد باشیم
فاطمه –
عالی
محمدجواد –
من خلاصه کلی کتاب رو خوندم واقعا کتاب خوبی است و در آینده این کتاب رو تهیه خواهم کرد، تا این لحظه انتقادی از این کتاب نشنیدم.
sabze113 –
خیلی قشنگه
زهرا –
بین خریدن و نخریدن این کتاب مونده بودم که یهو تصمیم گرفتم تهیه ش کنم الان که دارم میخونمش میفهمم حکمت داشه چون دهه کرامت نزدیکه و توی این کتاب از علاقه حضرت معصومه و امام رضا حرف زده شده. کتاب خیلی قشنگی مظلومیت امام جواد و فرزندانش رو خیلی خوب توصیف کرده
این کتاب رو بهتون توصیه میکنم مطالعه کنید
ایران –
کتابی ساده و روان و بسیار لذت بخش… شما هم بخوانید
لیبل "خریدار محصول" محمد….. (خریدار محصول) –
کتاب فوق العاده زیبایی ست روند داستانی به وقایع تاریخی نه تنها لطمه ای نزده بلکه جذاب ترش هم کرده
خانم –
شیرین و لذت بخشه
لیبل "خریدار محصول" Masoomeh (خریدار محصول) –
داستان ساده و روانی داره
به خوندش می ارزه👌🏿✨
342323972030 (خریدار محصول) –
این رمان نوجوانانه که نوشته آقای سعید هاشمی این بسیار زیبا و متن روان دارد که من با خواندن این کتاب واقعا به عمق آن زمان و داستان بسیار شیوای او پی بردم و این کتاب را توصیه می کنم .
صالح (خریدار محصول) –
این کتاب را یکی از دوستان بنده که علاقهی زیادی به کتاب دارن به من معرفی کردند و این کتاب شروع کتاب خواندن من شد. به نظر من افرادی که علاقه به زندگینامه ی افراد . رمان و رمان نوجوان به آنها توصیه میکنم و محدودیت سنی ندارد که بگم فقط برای نوجوان ها است . من این کتاب را با حساب دیگری که دارم خریداری کردم و خوبی که این کتاب داره اینه که متن روان و جذابی دارد امیدوارم این کتاب را بخوانید و لذت ببرید❤️
هانیه معتمدی (خریدار محصول) –
اگر کسی این کتاب را بخواند به خوبی آشنا با زندگی اهل بیت میشود
773599976107 –
خیلی عالی مخصوصا برای نوجوانان(11تا17ساله)
773599976107 –
به نظرم واقعا آدم رو میبره به دنیای کتاب.به طوری که غرقش میشدم و نمیفهمیدم چقدر گذشته