این کتاب در مجموع به جمع آوری 14 خاطره از جانبازان شیمیایی میپردازد.
این کتاب روایت محمد صادق روشنی و چگونگی شیمیایی شدن او و برادر شهید اش است جانباز روشنی اولین فردی است که در جریان جنگ شیمیایی می شود و به دلیل این که در ان زمان هنوز نمی دانستند که عراق از بمب های شیمیای استفاده می کند دچار ضایعات شدیدی می شود و برای درمان به سوییس اعزام می شود و در انجا شروع به افشاگری در مورد جنایات امریکا و کشورهای پشتیبان عراق می کند.
این کتاب چهارده خاطره از کسانی است که در حسرت وصال یار، لحظه می شمارند افق زیبائی را از مجنون ترین، انسان های دلباخته ائی روایت می کند که برای رسیدن به مقصد و مقصود نهائی، پریدن به آسمان لایتناهی، از تمام هستی خویش، از نام و نشان، از جان، از سیطره زمان گذشتند.و هر کسی که از این همه بگذرد در محیط عنایت محظ قدم می گذارد.
جنس روایت این کتاب زیبا و نفیس از جنس روایت های قرانی است، تفاوت تاریخ نویسی از جنگ، با روایت ملکوتی این جاست معنا پیدا می کند.
جنس روایت کتاب «زود پرستو شو بیا» از این جهت که آدم هایش التفات به آسمان دارند؛ روایتی است قرانی، همچون قصه اصحاب کهف که درگذر زمان هرگز کهنه نمی شود.
تفاوت آشکار تاریخ نویسی از جنگ، با روایت ملکوتی، از انسان های وارسته اینجا معنا پیدا می کند. کتاب زود پرستو شو بیا،چهارده روایت دلنشین، از کسانی است، که برای پریدن به آسمان لایتنهائی، لحظه می شمارند. تو نیز بیاموز، رسم زیستن و پریدن را…
پرخو
Earn 2 Reward Points
16,000 تومان قیمت اصلی 16,000 تومان بود.13,600 تومانقیمت فعلی 13,600 تومان است.
از پروانه ها بپرسید!
Earn 2 Reward Points
20,000 تومان قیمت اصلی 20,000 تومان بود.17,000 تومانقیمت فعلی 17,000 تومان است.
-15%
زود پرستو شو،بیا!
امتیازدهی 5.00 از 5 در 2 امتیازدهی مشتری
(2 بررسی مشتری)Earn 2 Reward Points20,000 تومان قیمت اصلی 20,000 تومان بود.17,000 تومانقیمت فعلی 17,000 تومان است.
وزن | 200 گرم |
---|---|
ابعاد | 14 × 21 × 1 سانتیمتر |
نویسنده | |
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
نوبت چاپ | ششم |
سال انتشار | 1398 |
تعداد صفحه | 176 |
جلد کتاب | شومیز |
زبان کتاب | فارسی |
شابک | 9786226609791 |
2 عدد در انبار
با خرید این محصول 2 سکه معادل340 تومان در باشگاه مشتریان دریافت کنید!
توضیحات
نظرات (2)
5
امتیاز 5 از 5
2 نقد و بررسی
طراحی جلد و صفحات کتاب
0
امتیاز 0 از 5
جذابیت محتوا و موضوع کتاب
0
امتیاز 0 از 5
محتوای مفید و آموزنده
0
امتیاز 0 از 5
2 دیدگاه برای زود پرستو شو،بیا!
پاکسازی فیلتر
بریده هایی از کتاب
توجه
با ارسال بریده کتاب 4 سکه در باشگاه مشتریان کتابستان دریافت خواهید کرد
برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود / عضویت
هنوز بریده ای از این کتاب ارسال نشده است.
شناسه محصول:
13819
دسته: ادبیات پایداری, دفاع مقدس
برچسب: بمب شیمیای, جانبازان شیمیایی, جانیاز, جنگ تحمیلی, جنگ تحمیلی عراق, هشت سال دفاع مقدس
همچنین ممکن است دوست داشته باشید…
بازی عوض شده
امتیاز 5.00 از 5
با جام های شوکران
امتیاز 5.00 از 5
جشن حنابندان
امتیاز 5.00 از 5
جندی مکلف: خاطرات اسارت یک محافظ
امتیاز 4.50 از 5
آب هرگز نمی میرد
امتیاز 4.84 از 5
تیپ 83
امتیاز 5.00 از 5
محصولات مرتبط
چرا سوریه؟: سخنرانی ها و مصاحبه های سیدحسن نصرالله درباره سوریه
امتیاز 4.71 از 5
ابو باران
امتیاز 4.33 از 5
مامور ما در تهران: پشت پرده عملیات مخفی فرار شش آمریکایی در بحران گروگان گیری در تهران
امتیاز 4.67 از 5
سامان عشق
امتیاز 5.00 از 5
حاج قاسم
امتیاز 4.67 از 5
سلیمانی عزیز
امتیاز 4.43 از 5
مربع های قرمز
امتیاز 4.82 از 5
دیدم که جانم می رود
امتیاز 4.63 از 5
مستوری
امتیاز 4.54 از 5
جاده یوتیوب (سفرنامه سوریه)
امتیاز 4.27 از 5
یاد امام و شهدا
امتیاز 5.00 از 5
سلام بر ابراهیم (جلد دوم )
امتیاز 4.71 از 5
فهیمه –
کتاب روایت خاص و فوق العاده داره
رفته یک گوشه ای از جنگ رو نگاه کرده که کمتر کسی توجه می کنه
خاطرات جانبازان شیمیایی ولی با هنرمندی تمام و بسیار زیبا
علی –
خاطراتی عالی به همراه روایتی خوب. نظرات
معرفی کتاب زود پرستو شو بیا
اینها 14 خاطره از کسانی است که در حسرت بهشت، لحظه میشمارند. تا تو نیز یاد بگیری که در این سیارۀ رنج، صبورترین باشی…
وقتی دستنوشتههای چمران را میخواندم، آنجا که میگوید «خدایا! آنقدر سجدهام را طولانی میکنم تا مهرههای کمرم بشکند؛ آنقدر میایستم تا پاهایم فرسوده شود» آن روز عاشقش شدم. اکنون پاهایم شکسته و تنم هزار پاره است. اکنون قلم برنداشتهام که خودنمایی کنم؛ میخواهم با شهیدان عهد محکمی ببندم. آوفو بعهدی، اوف به عهدکم، وفا کنید به عهد من تا وفا کنم به عهدتان، آن عهدی که هرگز شکسته نشد، چرا که من نیز، از دنیایی برگشتهام که سالهاست در حسرت آن لحظههای کوتاه زندگی در آن، زندگی میکنم. هنوز پاهایم، بند دنیاست؛ اما دوستانی دارم که دست در دستشان، امید لقای بهشت را در وجودم زندهتر میکند. نقل خاطراتم از خود، و همرزمانم، نه از آنروست که خودی بنمایم، بلکه از آن جهت است که افتخار میکنم زمانی همنشین خوبان روزگار بودهام… اگر سردبیر نشریه امتداد جناب استاد ارجمندم حاج رضا مصطفوی نبود، من کجا این همه را داشتم، امتداد دستم را بار دیگر در دست شهدا گذاشت تا آن پیمان را به پایان برسانم و مرا به یک بازگشت بزرگ سوق داد، بازگشتی به حقیقت درونیام.