مولانا عبدالرحمان جامی از آن شعرای بزرگ و نازک خیال ادبیات فارس و تاجیک است که غزلهای شورانگیز عاشقانه، قصاید پندآموز حکیمانه و رباعیات نمکین عارفانه او از شاهکارهای این ادبیات بوده؛ او در سرودن قطعه، معما، ترجیعبند و ترکیببند نیز اقتدار کامل نشان داده است. چنین اشعار عبدالرحمان جامی در سه دیوان او جای داده شدهاند که هرکدامی از آن محصول دوره معین زندگی شاعر بوده، عنوان خاصی گرفته است.
نورالدّين ابوالبركات عبدالرّحمان بن نظامالدّين احمد بن محمّد جامى از شاعران نامدار زبان فارسى است كه او را پس از حافظ بزرگترين سخنسراى فارسى شمردهاند و خاتمالشعرا لقب نهاده اند.
وى در قصيده اى لاميه كه پنج سال پيش از وفات خود سروده است و پاره اى از سوانح احوال خود را برشمرده، سال ولادت خود را ياد مى كند :
به سال هشتصد و هفده ز هجرت نبوى كه زد ز مكّه به يثرب سرادقات جلال
ز اوج قلّه پروازگاه عزّ و قدم بدين حضيض هوان سست كرده ام پر و بال
دیوان قصاید و غزلیات این دیوان را جامی در سال ۸۸۴ تدوین و تنظیم کردهاست. قصاید جامی در توحید و نعت پیامبر اسلام و صحابه و اهل بیت و نیز مطالب عرفانی و اخلاقیاست. جامی همچنین قصایدی در مدح یا مرثیه سلاطین و حکمای زمانش سرودهاست. غزلیات جامی غالباً از هفت بیت تجاوز نمیکند و اکثراً عاشقانه یا عارفانهاست.
فهیمه –
اشعار بسیار عمیق و پر مغز و هنرمندانه