انتشارات چشمه منتشر کرد: غروب بود. من زل زده بودم به پشت دستهاش، هر دو وحشت كرده بودیم. بس كه نزدیك شده بودیم به هم، بس كه معصومیت ریخته بود آنجا، پشت دستها. بعد، من با انگشت اشاره، خطی فرضی و مورب، درست از وسط ساعد تا انگشت كوچك دست راستاش كشیدم و به او گفتم كه عمیقا دوستش دارم. فروشگاه اینترنتی 30بوک
نقد و بررسیها
پاکسازی فیلترهنوز بررسیای ثبت نشده است.