کشف حقیقت جهان ممکن نیست مگر آنکه وارونه به آن نگاه کنیم؛ وارونه نگاه کنیم تا عریان ببینیم. اعتماد به آنچه چشم ها می بیند انسان را از حقیقت دور کرده و تفسیر او را از زندگی دگرگون می کند. انسان سطحی نگر در خیال خام خود گم شده است و اگر چشم ها را نشوید حقیقت را درک نخواهد کرد. یک بار هم شده تصویری از «دنیای وارونه» را در مقابل خود بگذاریم و زاویه دید جدیدی را به چشم هایمان هدیه دهیم.
این کتاب جهان را به شکل دیگر کشف می کند. به شکل وارونه از آنچه که تا حالا دیده ایم و تصور کرده ایم. مثلاً اگر تا کنون به این فکر می کردیم که بهترین جهان، دنیای کودکانه است، از این پس خواهیم آموخت که این یک اشتباه است؛ کودکان ما بسته به طبقات اجتماعی شان یا همانند کالایی قیمتی در حصار امنیتی ثروت و موقعیت بالای خانوادگی شان زندانی اند و جهان را فقط از پشت شیشه های دودی ماشین های لوکس درک می کنند، یا در جهان فقر اجتماعی و اقتصادی خود، غرق در اندوه و رنجِ بیگاری و کارهای سخت و طاقت فرسا روزگار می گذرانند و یا اگر از طبقه متوسط جامعه هستند، آشناترین احساسشان ترس از دست دادن است. به تعبیر زیبای «ادواردو گالئاننو»:
«گروه سومی از کودکان وجود دارند که کمی بیشتر از هیچ، و بسیار کمتر از هیچ دارند.»
در بخش دیگر نویسنده به زیبایی زشت ترین عمل جهانی یعنی نژادپرستی را به سخره می گیرد و نگاه نژداپرستانه فاتحان قرن شانزدهم و هفدهم را در توجیه برخوردشان با بومیان جزایر کارائیب را این گونه به تصویر می کشد:
« آیا بومیان جزایر دریای کارائیب خودکشی می کنند؟
بله، چرا که افراد تن پرورند و کار نمی کنند.
…
آیا آنها باورهای ما اروپائیان را در مسائل جنسی قبول ندارند؟
بله، آنها هیچ هدفی در زندگی ندارند و در آخرین طبقه جهنم جای دارند.
هیچ گاه کودکان را تنبیه نمی کنند و اجازه می دهند که آزادانه رفت و آمد کنند؟
بله، آن ها درکی از مجازات ندارند و صاحب نظر نیستند.
هرگاه احساس گرسنگی کنند، غذا می خورند و نه در ساعت خاص غذا خوردن؟
بله، چرا که هیچ کنترلی بر غرایز خود ندارند… .»
این کتاب دریچه ای تازه ای بر باورهای همیشگی انسانِ متکی بر چشم های فیزیکی می گشاید و مگوهای جهان را به روشنی و صریح به ما می گوید. لذت درک جدیدی از جهان پیرامون از معجزات «دنیای وارونه» است.
سارا –
عالی بود. پیشنهاد میدم بخونید. خیلی جالبه
زهرا –
پیشنهاد میدم ?