رابطه حکمت با معرفت از جمله مباحث دامنه دار در بین حکما و محققان عرفا است. اغلب آنها حکمت را همان معرفت می دانند و برای اثبات آن دلائل مختلفی ارائه می کنند. ایشان گاه مرتبه حکمت را بالاتر از معرفت و یا باطن علم معرفی می کنند، اما محققانی از حکما و عرفا که آموزه های قرآن کریم را بنیان معرفت و اندیشه خود قرار داده اند، در ازلی بودن «حکمت» اتفاق نظر دارند، یعنی خاستگاه حکمت را مکمن غیب و ملکوت آفرینش دانسته، و آیات و روایات فراوانی را به عنوان شواهد نظریه ی خود ارائه کرده اند، اما در چرخه ی حکمت نظرات متفاوتی دارند.
افرادی چون سهروردی، حکمت را خمیره ی ازلی آفرینش می دانند و چرخه ی آن را در یونان قدیم و خسروان ایران، شرق وجود حکمای پاک و ریاضت کش این دوران قرار داده است. حکیم ملاصدرا و استاد او میرداماد، قلب پاک «سالک الی الله» را محل نزول حکمت از مکمن غیب الهی می دانند که ملاصدرا به کرات از افاضه ی حکمت بر قلب خود در آثارش سخن به میان آورده است. و اغلب عرفا هم با استناد به حدیث نبی اکرم (ص): «من أخلص لله اربعین صباحا جرت ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه» قلب اربعین نشسته سالک را چشمه سار حکمت الهی نامیدند.
در بخش اول به چیستی حکمت و معرفت پرداخته شده است. در بخش دوم به سیر حکمت علوی پرداخته شده است. عنوان بخش سوم کتاب، حکمت علوی در آرا برجستگان فلسفه اسلامی می باشد و بخش چهارم کتاب هم حکمت علوی در آرای عرفای اسلامی می باشد.
نقد و بررسیها
پاکسازی فیلترهنوز بررسیای ثبت نشده است.