«جزء از کل» درامی است خانوادگی که به راحتی با روح و روان مخاطب – آن هم با طیف وسیعی از گروه سنی – بازی کرده و بر آنها تأثیر می گذارد. این کتاب در سال 2008 توسط «استیوتولتز» نویسندۀ استرالیایی منتشر گردید و از پر فروش ترین کتاب های آن زمان به شمار می رود.
استیو در این کتاب عجیب با بیانی فریبنده به زبان ساده به بیان تازه ای از فلسفۀ زندگی می رسد. او معتقد است که کائنات هوشیارند و به تناسب هرکس درسی به او می دهند. درسی که روزگار و عالم خلقت به بشر می دهد دقیق در فراخور هر فردی است. مثلاً اینکه گرفتن حس بویایی یک ورزشکار از عقل و هوش کائنات به دور است بلکه او به خوبی می داند که برای درس دادن به یک ورزشکار باید پایش را گرفت و از نقاش چشم و از فیلسوف عقل… .
داستان کتاب در بین سه شخصیت متفاوت به نام های جاسپر دین، مارتین دین و تری دین رقم می خورد. جاسپر که در بسیاری از مواقع راوی قصه نیز می باشد، فرزند مارتین دین است و به شدت از روش زندگی و تفکر پدرش گریزان است. پدرش مارتین که انسانی بدگمان و در عین حال فیلسوف و اهل اندیشه است در تقابل جدی از نظر روش و تفکر زندگی با برادرش تری دین دارد. تری بر عکس برادرناتنی اش مارتین اهل فکر و اندیشه نیست و به فعالیت های جسمانی علاقه مند است به گونه ای که به قهرمانی مردم استرالیا نائل می شود، ولی همان خصلت بی فکری او موجب می شود تا با تبهکاری سابقه دار آشنا شده و به به زندان بیفتد. برادرش مارتین که باعث سوختن یک شهر شده است خود را عامل سوختن و مرگ برادر در سلول زندان می داند و از این غم کوچ کرده و به پاریس پناه می برد.
« پدرم واقعاً یک مرگیش بود. داشت گریه می کرد. توی اتاقش نشسته بود و گریه می کرد. هق هقش را از پشت دیوارمی شنیدم. صدای راه رفتنش را در آن فضای کوچک می شنیدم. چرا گریه می کرد؟ به عمرم صدای گریه اش را نشنیده بودم؛ فکر می کردم نمی تواند گریه کند. حالا هرشب بعد از کار و هرروز قبل ازکار گریه می کرد. این کارش را به فال بد گرفتم. احساس می کردم گریه اش پیش گویانه است…»
محسن –
پاراگراف اول کتاب با این جملات شروع می شود: «هیچوقت نمیشنوید ورزشکاری در حادثهای فجیع حس بویاییاش را از دست بدهد. اگر کائنات تصمیم بگیرد درسی دردناک به ما بدهد که البته این درس هم به هیچ درد زندگی آیندهمان نخورد، مثل روز روشن است که ورزشکار باید پایش را از دست بدهد، فیلسوف عقلش، نقاش چشمش، آهنگساز گوشش و آشپز زبانش. درسِ من؟ من آزادیام را از دست دادم…»
کتابی است زیبا و فلسفی. داستانی پر کشش که از دید آدمهای مختلف روایت می شود و در انتهای کتاب ترتیب و روایت زمانی فصلها بدست می آید.
سوگند –
کتاب عمیق و زیبایی است
زهرا –
بهترین ترجمه کتاب جزء از کل ، ترجمه آقای پیمان خاکسار هست که کاملا ترجمه قابل فهم و روانیه و هرکس که خونده راضی بوده
علی –
ترجمه عالی و داستان پر کششی داره
علی –
غیر قابل پیش بینی، مهیج، توصیفهای جدید، ترجمه روان، جملهها و عبارات فلسفی قابل تامّل و… از جمله ویژگیهای این کتاب بودن.
محمد امین –
بهترین رمانی که تا به حال دیدم و خیلی خیلی فوق العاده است
علی –
ویژگی جالبی که این کتاب داره اینه که یک داستان ساده به همراه جزییات بسیار زیادش رو بشکلی ارایه کرده که وقتی شروع میکنی، دلت میخواد تا آخر بری و حتی توضیحات طولانی و پرداختنش به جزییات، برعکس بعضی کتابهای نویسندههای مشهور، اصلا مانعت نمیشه که صفحات رو جلو بزنی یا دست از مطالعه بکشی!
علی –
شاید اول داستان یکم جزئیات خسته کننده باشه. ولی در ادامه کاملا معنا دار میشه. یک داستان جدید. روند جذاب. موضوعی ک کمتر شاید راجبش نوشته شده
زهرا –
واقعا جذاب و بامعناست. هر چی پیش برید براتون جذاب تر میشه 🙂 پیشنهاد میکنم از دستش ندید
امیررضا فرامرز قراملکی –
تا حالا با کتابی زندگی کردی؟
– بله.
کدوم کتاب؟
– جز از کل
کیوان حسینی (خریدار محصول) –
این داستان شاید اوایل ساده و خسته کننده باشه ولی بعد از خوندن چند صفحه از کتاب به جذاب بودنش پی میبرید باهاش زندگی میکنید با خودتون میگید ای کاش یکم طولانی تر بود
F_b (خریدار محصول) –
کتابی پر از مضامین روانشناسی و فلسفی
اصلا نمیشه از کتاب جدا شد
واقعا هر صفحه اش پر از نکته اس
کاملا لذت بردم از قلم استیو تولتز
مائده عبادتی –
بااینکه تا نیمه های کتاب رو فقط تونستم بخونم ، اما میشه گفت یه کتاب فلسفی فوق العاده اس بایک روایت داستانی . که هم میتونید جملات قصار رو توش پیدا کنید و هم داستانو دنبال کنید