این نوشتار مسئله توحید را از سه رویکرد غالب در مکاتب معارفى یعنى وحى ، فلسفه و عرفان تبیین مى کند.
دربخش اول پس ا توضیحاتى نسبتاًٌ اجمالى در مورد اهمیت مباحث اعتقادى ، روش صحیح بررسى مباحث اعتقادى ، عدم ترادف فلسفه و عقل ، نکاتى در باره کشف و شهود عرفانى ، محدوده عقل و عدم تعارض آن با وحى و…، بررسى شده سپس بر این نکته مهم تاکید شده است که معارفى عمیق در وحى وجود دارد که از حیطه ادراک افراد عادى فراتر است. نویسنده ریشه اساسى اختلاف در فهم معارف را عدم تعقل صحیح در معارف وحیانى و توهم عقلى بودنِ مطالب غیر عقلى می داند. در بخش هاى بعدى کتاب موارد تعارضِ داده هاى بشرى با حقایق وحیانى در محورهاى سه گانه : نسبت میان خالق و مخلوق ، فاعلیت یا علیت تامه خدا ، حدوث یا قدم عالم مورد بررسى قرار گرفته است. محورهاى اعتقادى مذکور از مباحثى است که در مراکز اسلامى مورد بحث و مناقشه است .
نویسنده برآن است که مسائل اعتقادى را نباید با پیش فرض هاى خاص فلسفى یا عرفانى ترسیم کرد، و بر این نکته تاکید دارد که قرآن پایه و اساس معارف اعتقادى است ، و بنابر حدیث ثقلین ، اهل بیت به عنوان بیان کنندگان وحى باید در کنار قرآن قرار گیرند، و این اصل مسلّم عقلى است.
نویسنده در بخش دوم پس از اثبات نظریه بینونت- در معناى جدایى خالق و مخلوق – با دلایل عقلى و نقلى، بیان مى دارد که این نظریه در مقابل نظریات سنخیت و عینیت قرار دارد آنگاه با نقد و بررسى آن دو ، نظریه بینونت را به شکل دیگرى اثبات مى نماید .
بخش سوم بررسى مسئله فاعلِ مختار بودن خدا در مکتب وحى ، و مسئله فاعلیت ( علت تامه بودن خدا) در مکتب فیلسوفان است که با دلایل عقلى و نقلى به بررسى آنها پرداخته شده است .
بخش چهارم کنکاشى در بحث حدوث عالم است. با توجه به مطالب بخش سوم معتقدان به نظریه علت تامه بدین نظر مى رسند که خلق نیز مانند خدا ازلى خواهند بود، و عدم به معناى واقعى کلمه بر آنها صادق نخواهد شد . در این بخش مسئله علیت و قدم عالم ، معناى قدیم و حادث زمانى ذاتى ، و همچنین نظریات در باره حدوث عالم مورد نقد و بررسى قرار گرفته است.
نقد و بررسیها
پاکسازی فیلترهنوز بررسیای ثبت نشده است.