اشتراک گذاری

این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

تریستسا

تریستسا

45,000 تومان

(دیدگاه کاربر 1)
قیمت پشت جلد:45,000 تومان
نویسنده

مترجم

ناشر

موضوع

قطع کتاب

نوبت چاپ

اول

برای ثبت درخواست تامین، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

45,000 تومان

در انبار موجود نمی باشد

ناموجود

این کتاب در حال حاضر موجود نیست، اما می توانیم آن را با درخواست شما تامین کنیم و از طریق پیامک با خبرت کنیم!
از طریق دکمه زیر درخواست تامین فوری رو به همراه ثبت تلفن همراه انجام بده.


QR Code
قیمت پشت جلد:45,000 تومان

با خرید این محصول 5 سکه معادل 900 تومان در باشگاه مشتریان دریافت کنید!

ارسال رایگان پستی برای سفارش های بالای 1,000,000 تومان

امکان ارسال سفارش به صورت کادوپیچ

کادوپیچ

برای اینکه سفارش رو کادوپیچ براتون ارسال کنید، باید بعد از اضافه کردن کتاب ها به سبد خرید ، وارد سبد خرید بشید و دکمه "کتاب رو براتون کادو کنیم؟" رو بزنید.
حتی میتونید در ادامه آدرس کسی رو که مایلید براش سفارش کادوپیچ شده ارسال بشه رو وارد کنید ;)

رمان «تریستسا» یکی از مهم‌ترین آثار کرواک است. رمانی که در سال 1960 منتشر شد و داستانش مانند اکثر آثار او به بره‌ای از زندگی نویسنده باز می گردد. زمانی که او در گریز از دست پلیس به مکزیک پناه برد و آنجا با زنی آشنا شد که این رمان بر اساس وجوه گوناگون او نوشته شده. زنی زیبا اما در حال زوال و فروپاشی که سرخ‌پوستی است فروشنده‌ی مواد. کرواک او را می ستاید و در رمان شاهد روایت دو قسمتی‌اش هستیم از این زن و البته روزگاری که نویسنده می گذراند. این زن کشف بزرگ نویسنده است.

وزن 110 گرم
نویسنده

مترجم

ناشر

موضوع

قطع کتاب

نوبت چاپ

اول

سال انتشار

1398

تعداد صفحه

102

جلد کتاب

شومیز

زبان کتاب

فارسی

5
1 نقد و بررسی
طراحی جلد و صفحات کتاب
0
جذابیت محتوا و موضوع کتاب
0
محتوای مفید و آموزنده
0

1 دیدگاه برای تریستسا

پاکسازی فیلتر
  1. علی

    قلم جذابی داره و داستان رمان پرکشش هست

دیدگاه خود را بنویسید

بریده هایی از کتاب تریستسا

اگر کتاب "تریستسا " را مطالعه کرده اید، بریده هایی از متن آن را با دیگران به اشتراک بگذارید!

برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

بول می‌ترسد دختره نصفه‌شبی بکُشدش، نمی‌توانیم بندازیمش بیرون، قبلاً (یعنی یک هفته قبل) بول زنگ زده بوده به پلیس و اورژانس و هیچ‌کدام نتوانسته بودند بکشندش بیرون، امان از مکزیک. این است که بول می‌آید تو تخت اتاق جدیدم می‌خوابد، با ملافه‌های تمیزش، یادش هم می‌رود که قبلش دوتا قرص انداخته بالا و دوتا دیگر می‌اندازد بالا و به این ترتیب چشم‌هایش سیاهی می‌روند، نمی‌تواند سیگارش را پیدا کند، کورمال‌کورمال همه‌چیز را می‌ریزد زمین، می‌شاشد به تخت، قهوه‌ای را که برایش آورده بودم برمی‌گرداند، مجبور می‌شوم بین جانورها و سوسک‌های کف سنگی زمین بخوابم، کل شب را با لب‌ولوچهٔ آویزان به‌اش فحش می‌دادم، «ببین با تخت ناز و تمیزم چی‌کار کردی.»

من و بول چاقوی نان‌بری را زیر قالیچه پنهان می‌کنیم. او همیشه عین یک نیم‌وجبی ابله می‌نشیند کف زمین و با آت‌وآشغال‌هایش ورمی‌رود. متهمم می‌کند که سوای بستهٔ تنباکویم ماریجوآنا هم می‌زنم، اما این فقط تنباکوی بولدورهام است، آن هم برای هرازگاهی کام گرفتن، چون سیگارهای تجاری مواد شیمیایی زیادی دارند که دوام‌شان را بیش‌تر می‌کند و اتفاقاً رگ‌های واریسی زهواردررفته‌ام را هم به زق‌زق می‌اندازند.

چیزهایی که تریستسا به‌ام گفت، همان چیزهایی بود که همیشه درباره‌ام تصور می‌کرد، حالا از دهانش می‌پریدند بیرون، یک سال بعدش؛ یک سالی که خیلی دیر بود و تنها کاری که باید می‌کردم این بود که به‌اش بگویم دوستش دارم. متهمم می‌کند به این‌که من فقط یک سیگاریِ کثافتم، امر می‌کند از اتاق بول بزنم به‌چاک، سعی می‌کند با یک بطری بزندم، سعی می‌کند کیسهٔ تنباکویم را بگیرد و صاحب شود، مجبور می‌شوم باهاش دربیفتم.

چون تریستسا قبلش زده بود به سیم آخر و هر چی را که تو اتاق بول بود داشت با خاک یکسان می‌کرد و کتکش زده بود و آخر هم خودش با کله آمد زمین. همه‌اش به خاطر قرص‌هایی بود که از داروخانه خریده بود و بول چیزی ازشان به‌اش نمی‌داد. زن‌های صاحب‌خانه پشت در اتاق‌مان جمع شده بودند و فکر می‌کردند ماییم که داریم دختره را می‌زنیم، ولی او بود که داشت ما را می‌زد.