«املت دسته دار» را باید شاخص ترین اثر ناصر فیض بدانیم؛ هرچند اگر او خود کارهای دیگرش را دوست داشته باشد! با این حال، مجموعه کارهایی که قرار نبود برای چاپ از زیر دست طنزپرداز نامدار کشورمان خارج شود، به نحوی مرتب شد و به قول خودش ریز و درشتشان کرد تا در قالب کتابی با همین عنوان به دست مخاطب برسد. او در مقدمه کوتاه و طنز کتاب از ماجرای چاپ این آثار سخن می گوید و معتقد است که طنزپرداز باید رو داشته باشد تا قریحه اش رو بیاید و این رو داشتن هیچ مناسبتی با پررو بودن ندارد. او در همین چند سطر، دفتر طنز حوزه هنری را هم معرفی کرده و چاپ آثار جوان تر ها را وزش هوای تازه خوانده است. شعرهای «املت دسته دار»، طنز روراست، صریح و البته اخلاقی است. به اوضاع و احوال سیاسی کشور، اشاره های روشن و باصراحتی دارد که شاید نشود همین مفاهیم را از زبانی غیر از زبان طنز شنید. با این حال، شیرینی سروده های ناصر فیض به اندازه ای است که طعم گس انتقاد، در کام خواستاران ننشیند. برخی عناوین اشعار موجود عبارتند از: غزل مدرن، گریه کردن، فهمید بد شد، در طلب حج، اختلاف، دلبر بی استخوان، به دنبال قافیه، آن قدر است نیست، املت دسته دار، یه لقمه نون، قصیده داش غلام، در خرابی قم، اسباب هنر و…ا
املت دسته دار: مجموعه شعر طنز
Earn 7 Reward Points80,000 تومان قیمت اصلی 80,000 تومان بود.68,000 تومانقیمت فعلی 68,000 تومان است.
وزن | 240 گرم |
---|---|
نویسنده | |
ناشر | |
موضوع | |
قطع کتاب | |
نوبت چاپ | دهم |
سال انتشار | 1392 |
تعداد صفحه | 166 |
جلد کتاب | شومیز |
زبان کتاب | فارسی |
شابک | 9780645061000 |
4 عدد در انبار
3 دیدگاه برای املت دسته دار: مجموعه شعر طنز
پاکسازی فیلتربرای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.
ورود / عضویت
هم خسته ز بيرونم و هم خستهام از تو
هر قدر كه از زير بدم بدترم از رو
از نسخة ی بيمصرف هر دكتر بيخير
شد خانة ی مسكوني من سيلوي دارو
يك بار پس از مصرف بيدقت يك قرص
تا صبح زدم روي تشك پشتك و وارو
ديگر به حكيمان وطن نيست اميدي
از بس متخصص زده بيرون ز ابرقو
چون خاصيتي نيست در اين قوم محال است
اميد بهي داشتن از شلغم و كاهو
از اردك و مرغابی و گنجشك و حواصيل
شد بيشتر آمار فلاطون و ارسطو
یک عمر به تحقیق و پژوهش گذراندند
شد حاصلش این نکته ی باریکتر از مو :
صد سال اگر بر لب جويي بنشيني
هرگز گذر عمر نبيني لب آن جو !
از قصة ی سوراخ و دم موش گذشتيم
حاشا كه رعايت شود اندازة ی جارو!
دور است سرِ آب در اين باديه افسوس
ما را به بلم نيست به جز دستة ی پارو
با اینکه دو بیت از غزلم غیر ضروری ست
یک قافیه مانده ست مگر می روم از رو !!
فهیمه –
اشعار طنز اقای فیض شیرینی و رندی خاص خودش را دارد
hamid.mahdizade69 –
دیگه اشعار آقای فیض که نیاز به تعریف ندارن! املت دستهدار هم یکی از اون خوباشه.
علی –
ناصر فیض در مقدمه کوتاه و طنز کتاب از ماجرای چاپ این آثار سخن میگوید و معتقد است که طنزپرداز باید رو داشته باشد تا قریحهاش رو بیاید و این رو داشتن هیچ مناسبتی با پررو بودن ندارد. او در همین چند سطر، دفتر طنز حوزه هنری را هم معرفی کرده و چاپ آثار جوانترها را وزش هوای تازه خوانده است