بی‌ هیچ مبالغه ‏ای به افلاطون لقب پدر فلسفهٔ غرب داده شده است. گرچه او چنین جایگاهی را آرزو نکرده بود، احتمالاً از پذیرش آن صرف‌نظر هم نمی‏کرد. آنچه امروز دربارۀ افلاطون می‏ دانیم، ریشه در نوشته‏ های بی‌شمارش دارد. ما با توجه به آنچه افلاطون در آثارش گفته، و از زندگینامه‏ هایی که معاصران افلاطون درباره‏ اش نوشته‏ اند، تصویری نسبتاً خوب از شرایط زندگی او داریم. اما تصویر او، مانند هرعکس قدیمی دیگر، در طول زمان تیره‌و‌تار شده است. برخی از چیزهایی که دربارۀ افلاطون می‏ دانیم، ریشه در نوشته‏ هایی دارند که سعی داشتند او را شخصیتی افسانه‏ وار نشان دهند. پس لازم است برخی تصاویر پر‌آب‌و‌تاب از پس‌زمینهٔ او جدا شوند. این کتاب به اطلاعاتی دربارۀ زندگی افلاطون می‏ پردازد که بیش‌تر پژوهشگران آن‌ها را پذیرفته‏ اند. البته نظریات متفاوت دیگر دربارۀ افلاطون نیز برای تکمیل گفته‏ ها آورده شده، ولی با جزئیات زیاد به آن‌ها پرداخته نشده است می‏ توانید با مطالعهٔ یکی از منابع ذکرشده در ضمیمهٔ این کتاب، به اطلاعات بیش‌تری دربارۀ افلاطون و زندگی او برسید.