قلبی به این سپیدی
قلبی به این سپیدی قیمت اصلی: 125,000 تومان بود.قیمت فعلی: 106,250 تومان.
بازگشت به محصولات
شوالیه ناموجود
شوالیه ناموجود قیمت اصلی: 150,000 تومان بود.قیمت فعلی: 127,500 تومان.
اشتراک گذاری

این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

استخوان خوک و دست های جذامی

استخوان خوک و دست های جذامی

قیمت اصلی: 75,000 تومان بود.قیمت فعلی: 63,750 تومان.

قیمت پشت جلد:75,000 تومان
نویسنده

ناشر

موضوع

قطع کتاب

نوبت چاپ

سی ام

سال انتشار

1383

قیمت بر اساس تعداد خرید
1-10 11-20 21-100 101+
63,750 تومان 60,000 تومان 56,250 تومان 52,500 تومان

برای ثبت درخواست تامین، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

قیمت اصلی: 75,000 تومان بود.قیمت فعلی: 63,750 تومان.

در انبار موجود نمی باشد

QR Code
قیمت پشت جلد:75,000 تومان

با خرید این محصول 6 سکه معادل 1,275 تومان در باشگاه مشتریان دریافت کنید!

ارسال رایگان پستی برای سفارش های بالای 500,0000 تومان

امکان ارسال سفارش به صورت کادوپیچ

کادوپیچ

برای اینکه سفارش رو کادوپیچ براتون ارسال کنید، باید بعد از اضافه کردن کتاب ها به سبد خرید ، وارد سبد خرید بشید و دکمه "کتاب رو براتون کادو کنیم؟" رو بزنید.
حتی میتونید در ادامه آدرس کسی رو که مایلید براش سفارش کادوپیچ شده ارسال بشه رو وارد کنید ;)

«استخوان خوک و دست های جذامی»، داستان آدم هایی است که هر اندازه به هم نزدیک باشند، باز از هم دوراند. این رمان به عنوان بهترین رمان سال 1383 انتخاب شد و جایزه ادبی اصفهان را نصیب خود کرد.
این داستان بلند یا رمان کوتاه، برش هایی از زندگی ساکنین 7 واحد از آپارتمان های برجی در تهران است. ساکنین این هفت واحد هر کدام درگیری ها و دغدغه های خود را دارند و طبیعتاً با یکدیگر بیگانه اند و فقط به صورت فیزیکی در نزدیکی یکدیگر زندگی می کنند.
در طبقه 14 دانیال و مادر پیرش زندگی می کنند، دانیال به صورت مادرزادی دچار عارضه دفورمگی (deform) جمجمه و از لحاظ روانی در ظاهر کمی آنرمال است اما مطابق معمول حالتی بهلول وار دارد و مسائل کلیدی داستان از زبان او خارج می شود.
در طبقه 9 محسن (با مدرک دکترا!) و فرزندش درنا و مادر پیرش سکونت دارد. محسن در حال طی کردن مراحل جدایی از همسرش سیمین! (این سیمین ها استعداد بالایی برای جدایی دارند!) است.
در طبقه 8 حامد که عکاسی دارد با مادرش زندگی می کند. مهناز نامزد حامد مشغول ادامه تحصیل در هلند است، حامد با نگار که شباهت زیادی به مهناز دارد آشنا می شود و…
در طبقه 5 سوسن که از توانایی های جسمی اش امرار معاش می کند با مشتری شاعر و عاشق پیشه ای مواجه می شود…
در طبقه 4 نوذر که یک خلافکار است زندگی می کند. او سند زمینی را که صاحبش در ایران نیست را جعل کرده و می خواهد بالا بکشد و اکنون باخبر شده است که صاحب پیر زمین در حال برگشت به ایران است لذا نقشه قتل او را در سر دارد و…
در طبقه 7 جمعی جوان پارتی شبانه ای دارند و مشغول بزن و بکوب و بخور و بکور (از مصدر نیاز به کورتاژ کردن می آید) هستند و…
و بالاخره در طبقه 17 دکتر مفید (استاد نجوم) و همسرش افسانه (متخصص زنان زایمان) هستند که الیاس پسر 10 ساله آن ها به دلیل سرطان خون پیشرفته در بیمارستان بستری است و…
طبقات محل سکونت شخصیت ها با توجه به ارزش گذاری نویسنده نسبت به وضعیت شخصیت ها انتخاب شده است.
کتاب حاضر به یقین یکی از بارزترین نمونه های ادبیات روشنفکران دینی در دوره ی حاضر است. ادبیاتی که مخاطب خود را درست انتخاب کرده و بستر های اجتماعی را به درستی شناخته است. ادبیاتی که زبان حقیقی روایت را می شناسد و جان مایه و محتوی را نیز به فراموشی نسپرده. از اندیشه های همین جامعه برخاسته و جایگاه حقیقی اش را نیز در همین جامعه پیدا خواهد کرد.

وزن 126 گرم
نویسنده

ناشر

موضوع

قطع کتاب

نوبت چاپ

سی ام

سال انتشار

1383

تعداد صفحه

87

جلد کتاب

شومیز

زبان کتاب

فارسی

شابک 9789643621971
0 نقد و بررسی
طراحی جلد و صفحات کتاب
0
جذابیت محتوا و موضوع کتاب
0
محتوای مفید و آموزنده
0

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “استخوان خوک و دست های جذامی”

مصطفی مستور

مصطفی مستور؛ داستان نویس، پژوهشگر و مترجم ایرانی؛ یکم فروردین ماه سال ۱۳۴۳ در اهواز به دنیا آمد.

در سال ۱۳۶۷ در رشتۀ مهندسی عمران از دانشگاه شهید چمران اهواز فارغ ‌التحصیل شد. اما علاقۀ او به ادبیات او را به سوی ادامۀ تحصیل در این رشته سوق داد. او مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشتۀ زبان و ادبیات فارسی از همین دانشگاه اخذ کرد.

معرفی بیشتر

او جوایزی هم در عرصۀ داستان کسب کرده است از جمله؛
برگزیدۀ بهترین رمان سال‌های ۷۹ و ۸۰ جشنواره قلم زرین، برندهٔ لوح تقدیر از نخستین مسابقه داستان ‌نویسی صادق هدایت و برنده جایزۀ سوم مسابقۀ داستان کوتاه مجله ادبیات داستانی.

او علاوه بر نویسندگی داستان‎ های بلند و کوتاه، دستی در ترجمه و پژوهش دارد و آثاری نیز در این زمینه از او منتشر شده است. او از دوران کودکی، فردی پرسشگر و کنجکاو بود و از همان دوران به کتاب های فلسفی و پرسش های عمیق علاقه نشان می داد.

اولین اثر او در قالب داستان کوتاه با نام «دو چشم خانۀ خیس» توسط مجله کیان در سال 1369 منتشر شد. این مجله متعلق به دهۀ شصت و هفتاد بود و به موضوعات فلسفی می پرداخت. نخستین کتاب خود را نیز با عنوان «عشق روی پیاده‌رو» که شامل ۱۲ داستان کوتاه بود در سال 1377 منتشر کرد. مستور دو سال بعد از انتشار اولین مجموعه داستان خود، رمان بلند و محبوب «روی ماه خداوند را ببوس» را منتشر کرد.

اغلب مخاطبان، مستور را در داستان نویسی با کتاب «روی ماه خداوند را ببوس» می شناسند. این اثر پرافتخارترین اثر اوست و می توان آن را نقطۀ عطفی در کارنامۀ او دانست. نویسنده در این کتاب به فلسفۀ وجود خدا و شک در آن می پردازد. از این حیث نمی‎ توان آن را کتابی عامه پسند تلقی کرد. این کتاب توانست توجه مخاطبان زیادی را به خود جلب کند.

قیمت بر اساس تعداد خرید
1-10 11-20 21-100 101+
63,750 تومان 60,000 تومان 56,250 تومان 52,500 تومان
شناسه محصول: 6847 دسته: ,

بریده هایی از این کتاب

برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

سلام حامد
دلم حسابی برات تنگ شده. بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم آمدنم به این‌جا اشتباه بود. فکر می‌کنم باید همان‌ جا توی ایران درس می‌خواندم و این‌قدر خودم و تو را عذاب نمی‌دادم. تنها چیزی که الان می‌دانم این است که دوست‌ داشتن ربطی به مکان و زمان ندارد. من این‌جا همان‌قدر دوستت دارم که در ایران. گاهی گوشه‌ای از چمنِ دانشگاه می‌نشینم و فقط به تو فکر می‌کنم. مفهوم این کار این است که حتا با وجود فاصله‌ی چند هزارکیلومتری که بین ما هست، با وجود زندگی در کشور متمدن و پیشرفته‌ای مثل هلند، باز هم ریسمان عشق ــ ریسمان عشق! چه تعبیر شاعرانه‌ای! ــ را با تمام وجود دور گردنم احساس می‌کنم. یعنی آدم‌ها هر جا که باشند اسیر عشق‌هاشان هستند. (این هم یک تئوریِ لوسِ مهندسیِ عشق!)
متاسفانه تسویه‌حساب با دانشکده هنوز تمام نشده. چندتا مشکل اداری و کاغذبازی هست که اگر حل بشوند به‌زودی می‌بینمت. وای حامد، از تهِ تهِ تهِ دل دوستت دارم.

همین دیروز تو روزنامه خوندم یارو واسهٔ یک عوضیِ دوپای دیگهٔ مث خودش، زنش و بچهٔ دوساله‌ش رو گوش‌تاگوش سر بریده. گمونم اگه سه‌تا بچه هم داشت باهاشون همین کار رو می‌کرد. دنبالِ چی می‌گردید؟ آهای عوضی‌ها! آهای با شما هستم! با شما که هر کدوم‌تون فکر می‌کنید دهن آسمون باز شده و تنها شما از توش پایین افتاده‌ید. اگه تا حالا کسی بِهِ‌تون نگفته من می‌گم که هیچ آشغالی نیستید.

عاشق می‌شید و بعد عروسی می‌کنید و بعد بچه‌دار می‌شید و بعد حال‌تون از هم به‌هم می‌خوره و طلاق می‌گیرید. گاهی هم طلاق‌نگرفته باز می‌رید عاشق یکی دیگه می‌شید. لعنت به همه‌تون که حتا مِث مرغابی‌ها هم نمی‌تونید فقط با یکی باشید. بوق نزن عوضی! صداش رو خاموش کن و گوش کن ببین چی دارم می‌گم! همه‌ش هفتاد، هشتاد سال. یعنی اگه شانس بیارید، اگه خیلی زودتر ریقِ رحمت رو سر نکشید، خیلی که توی این خراب‌شده باشید هفتاد، هشتاد سال بیش‌تر نیست. لامسبا اگه هفتصد سال می‌موندید چی‌کار می‌کردید؟ گمونم خون هم رو تو شیشه می‌کردید. گرچه همین حالاش هم می‌کنید. یعنی غلطی هست که نکرده باشید؟ قسم می‌خورم هر کاری که خواسته‌ید کرده‌ید و اگه نکرده‌ید لابد نتونسته‌ید بکنید. مطمئنم از سرِ دل‌سوزی و این‌جور چیزها نبوده که نکرده‌ید. حکماً عرضه‌ش رو نداشته‌ید.

و در صفت دنیا فرمود: به‌خدا سوگند که دنیای شما در نزد من پست‌تر و حقیرتر است از استخوانِ خوکی در دستِ جذامی.