اشتراک گذاری

این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

کرگدن

کرگدن

143,000 تومان

قیمت پشت جلد:143,000 تومان
نویسنده

مترجم

ناشر

موضوع

قطع کتاب

نوبت چاپ

پنجم

سال انتشار

1401

تعداد صفحه

167

جلد کتاب

شومیز

زبان کتاب

فارسی

برای ثبت درخواست تامین، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

143,000 تومان

در انبار موجود نمی باشد

ناموجود

این کتاب در حال حاضر موجود نیست، اما می توانیم آن را با درخواست شما تامین کنیم و از طریق پیامک با خبرت کنیم!
از طریق دکمه زیر درخواست تامین فوری رو به همراه ثبت تلفن همراه انجام بده.


QR Code
قیمت پشت جلد:143,000 تومان

با خرید این محصول 14 سکه معادل 2,860 تومان در باشگاه مشتریان دریافت کنید!

ارسال رایگان پستی برای سفارش های بالای 1,000,000 تومان

امکان ارسال سفارش به صورت کادوپیچ

کادوپیچ

برای اینکه سفارش رو کادوپیچ براتون ارسال کنید، باید بعد از اضافه کردن کتاب ها به سبد خرید ، وارد سبد خرید بشید و دکمه "کتاب رو براتون کادو کنیم؟" رو بزنید.
حتی میتونید در ادامه آدرس کسی رو که مایلید براش سفارش کادوپیچ شده ارسال بشه رو وارد کنید ;)

والا بودن در این تفسیر جسورانه از وضعیت انسان با مضحک بودن اشتباه گرفته شده است.این نمایشنامه پایه ی ثابت تمام کلاس های تئاتر و هنرهای نمایشی قرن 20 ام بوده است.در این اثر،شهر کوچکی توسط شهروندی که به کرگدن تبدیل شده و نظم اجتماعی را زیر پا می گذارد ،محاصره شده است.هرچه شهروندان بیشتری به کرگدن تبدیل می شوند ،زیر پا گذاشتن قوانین غیرقابل تحمل تر می شود.در این شرایط،مردی به نام برانژه نمی تواند هویت و شکل خود را تغییر بدهد…
مشکل می توان اوژن یونسکو را، بهتر از اوژن یونسکو تفسیر کرد. اوژن یونسکو، زاییده ی دنیای رهایی و تخیل خویشتن است که بی هیچ قید و بندی، با نگاهی گزنده و مضحک دنیا را به تصویر می کشاند. با نقب به خود و به من و به تو و دیگری؛ دنیا را می گوید و درباره ی نوشته هایش می گوید:؛
وسوسه های متناقض یا مکمل مرا به نوشتن وامی دارد: میل به قدرت، نفرت، میل به بخشوده شدن، عشق، دلهره، دلتنگی، سرگشتگی، اعتماد به نفس، عدم اعتماد به نفس، اطمینان به آن چه تایید می کنم، نیاز وافر به آگاهی، نیاز وافر به آگاهی دادن، تواضع، تفریح!!! اما اگر برای تفریح بود، این مشقت، این خستگی غیرقابل تحمل، زمانی که کار می کنم، از برای چیست؟
مسلما نوشتن نمایش نامه کار بسیار دشواری است. باید جان کند. باید قلم به دست گرفت که بسیار سنگین است…
نمایش نامه ی کرگدن یک فانتزی تلخ از مسخ آدم هاست. این آدم ها چه کسانی هستند؟ آدم هایی که گرفتار زندگی روزمره ی خود شده اند و در عالم بی خبری و جهالت دنباله رو آدم های پرمدعایی هستند که آنها را تحقیر می کنند. آدم های پرمدعایی که فکر می کنند از آگاهی بیشتری نسبت به قشرفرودست برخوردارند و به آنها فخرمی فروشند؛ در حالی که خود در جهالتی دیگر فرورفته اند. آدم هایی که به جهت برخورداری از ثروت، خودشان را از دیگران برتر می دانند و نیز آدم هایی که قدرت، آن ها را مغرور و سرمست کرده است.
اینها آدم هایی هستند که در این فانتزی مسخ شده اند و همگی تبدیل به حیوان هایی شده اند که زمین دیگر تاب تحمل سنگینی آن ها را ندارد.
دراین میان، تنها یک نفر است که درعین بی ادعایی زندگی خود را می گذراند و از تمامی این هیاهو به دور مانده است و تن به این مسخ تلخ نمی دهد و همین آدم است که نماینده ی همان مردم اندک جامعه است که زندگی به راستی سالمی را می گذرانند.

وزن 160 گرم
نویسنده

مترجم

ناشر

موضوع

قطع کتاب

نوبت چاپ

پنجم

سال انتشار

1401

تعداد صفحه

167

جلد کتاب

شومیز

زبان کتاب

فارسی

0 نقد و بررسی
طراحی جلد و صفحات کتاب
0
جذابیت محتوا و موضوع کتاب
0
محتوای مفید و آموزنده
0

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “کرگدن”

بریده هایی از کتاب کرگدن

اگر کتاب "کرگدن " را مطالعه کرده اید، بریده هایی از متن آن را با دیگران به اشتراک بگذارید!

برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

شخصیت‌ها به هنگام بالا رفتن پرده بی‌حرکت دور میز سمت راست ایستاده‌اند؛ رئیس دست و انگشت سبابه‌اش را به‌طرف روزنامه دراز کرده است. دودار دستش را به‌طرف بوتار دراز کرده است. انگار به او می‌گوید: «ملاحظه می‌کنید که!» بوتار دست در جیب روپوش دارد و لبخندی ناباورانه بر لب‌هاانگار می‌گوید: «سر من یکی رو نمی‌تونن کلاه بگذارن.» دزی اوراق ماشین‌شده در دست، حالتی دارد که با نگاه دودار را تأیید می‌کند. پس از چند لحظهٔ کوتاه، بوتار شروع می‌کند.

بوتار آموزگار بازنشسته، با حالتی مغرور، سبیلی کوچک و سفید؛ شصت سالی دارد. اما سرزنده است. (او همه‌چیز را می‌داند، همه‌چیز را می‌فهمد.) کلاه بِره بر سر دارد؛ روپوش کار بلند خاکستری پوشیده، روی بینی گنده‌اش عینک دارد و مدادی پشت گوش؛ او هم آستین‌پوش‌هایی از دبیت دارد.

دودار سی‌وپنج‌ساله، کت‌وشلوار خاکستری؛ آستین‌پوش دبیت سیاه به دست کرده تا از آستین‌های کتش محافظت کند. می‌تواند عینک به چشم داشته باشد. نسبتاً بلندقد است، کارمندی است که در آینده می‌تواند در زمرهٔ «مقامات» در آید. اگر رئیسْ معاونِ مدیر شود، اوست که جایش را خواهد گرفت. بوتار او را دوست ندارد.

پرده که بالا می‌رود، شخصیت‌ها چند ثانیه، در همان وضعیتی که اولین جمله گفته خواهد شد، بی‌حرکت می‌مانند، به‌طوری که «یک تابلوی زنده» جلوه کند. در آغاز پردهٔ یک نیز وضعیت همین‌طور بوده است. رئیس قسمت پنجاه سالی دارد و لباسی مرتب پوشیده: کت‌وشلوار سرمه‌ای، نشان لژیون دونور، یقهٔ آهار حاضری، کراوات سیاه، سبیل کلفت خرمایی. نامش پاپیون است.