خرید کتاب میلیون ها سایه خاکستری نویسنده سینتیا کادوهاتا
میلیون ها سایه خاکستری قیمت اصلی: 200,000 تومان بود.قیمت فعلی: 140,000 تومان.
بازگشت به محصولات
شریان
شریان قیمت اصلی: 95,000 تومان بود.قیمت فعلی: 68,400 تومان.
اشتراک گذاری

این کالا را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

نشستگان

نشستگان

قیمت اصلی: 300,000 تومان بود.قیمت فعلی: 210,000 تومان.

قیمت پشت جلد:300,000 تومان
نویسنده

ناشر

موضوع

قطع کتاب

نوبت چاپ

اول

سال انتشار

1402

برای ثبت درخواست تامین، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

قیمت اصلی: 300,000 تومان بود.قیمت فعلی: 210,000 تومان.

موجود در انبار

QR Code
قیمت پشت جلد:300,000 تومان

با خرید این محصول 21 سکه معادل 4,200 تومان در باشگاه مشتریان دریافت کنید!

ارسال رایگان پستی برای سفارش های بالای 1,000,000 تومان

امکان ارسال سفارش به صورت کادوپیچ

کادوپیچ

برای اینکه سفارش رو کادوپیچ براتون ارسال کنید، باید بعد از اضافه کردن کتاب ها به سبد خرید ، وارد سبد خرید بشید و دکمه "کتاب رو براتون کادو کنیم؟" رو بزنید.
حتی میتونید در ادامه آدرس کسی رو که مایلید براش سفارش کادوپیچ شده ارسال بشه رو وارد کنید ;)

خلیفه مرده است و سه برادر برای برافراشتن به پا خاسته اند. اما چه به پا خاستنی؟ حسین اصلاح امت جدش را در امر به معروف و نهی از منکر و قیام می داند. محمد حنیفه راه درست را در مسیر دیگری، مخالف برادرش می بیند و در این بین عباس، برادر کوچک تر و قهرمان خاموش داستان، نگاه دیگری دارد. (نشستگان) روایتی است صد و بیست روزه از ماجرای کسانی است که به دنبال حقیقت می گردند. مومنانی که دل نگران سنت رسول الله و کتاب خدا هستند اما هر کدام از زاویه ای متفاوت به ماجرا نگاه می کنند. داستان تاریخی (نشستگان) داستان خوب ها و بد ها نیست. داستان نشستگان و مجاهدان خداست. داستانی به عمق باور ها و ایمان.

وزن 307 گرم
نویسنده

ناشر

موضوع

قطع کتاب

نوبت چاپ

اول

سال انتشار

1402

تعداد صفحه

276

جلد کتاب

شومیز

زبان کتاب

فارسی

ویژگی

0 نقد و بررسی
طراحی جلد و صفحات کتاب
0
جذابیت محتوا و موضوع کتاب
0
محتوای مفید و آموزنده
0

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

اولین نفری باشید که دیدگاهی را ارسال می کنید برای “نشستگان”

بریده هایی از کتاب نشستگان

اگر کتاب "نشستگان " را مطالعه کرده اید، بریده هایی از متن آن را با دیگران به اشتراک بگذارید!

برای ارسال بریده کتاب، ابتدا وارد حساب کاربری خود شوید.

پیرمرد در حالی که اشک از چشمانش جاری شده بود، دستان خود را به‌سوی آسمان بلند کرد:
خداوندا، تو امیر مؤمنان، جناب معاویه‌بن‌ابی‌سفیان، را بر ما برتری و سروری دادی، به او عزت و حکومت عطا کردی و دینت را به‌واسطۀ او به ما تعلیم دادی. خداوندا، هم‌اکنون او برترین خلق تو بر روی زمین و نزدیک‌ترین فرد به پیامبر توست. خدایا، خودت به ایشان سلامتی بده و سایۀ او را بر سر ما مستدام بدار.

دارم هلاک می‌ شوم. از صبح تابه‌حال، نفسم بالا نمی‌آید. نمی‌دانم چرا امروز هوا این‌قدر گرم شده است. آخر این خورشید بی‌رحم از زمین بیچاره چه می‌خواهد که شلاق‌های آتشینش را بر تن عریان آن فرود می‌آورد؟! انگارنه‌انگار که فصل خرماپزان سر آمده است. در تمام عمرم، پاییزی به این داغی ندیده بودم.